اختصاصي نويد شاهد/
سه‌شنبه, ۱۶ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۰۰:۰۰
نويد شاهد: دريا اوراقي آن موقع گاراژ داشت و به جنگ كاري نداشت.سيد مجتبي رو كرد به او و پرسيد:" از كجا بدونم كه ستون پنجم نيستي؟" دريااوراقي با تحكم خاصي گفت:"بلند شو تا باهم بريم نشونت بدم دشمن تا كجا اومده!"

آبان ماه هميشه براي بچه هاي گروه فداييان اسلام، رودخانه بهمنشير و دريا قلي و سيد مجتبي هاشمي و شكست حصر آبادان را به خاطر مي آورد. روزهايي كه يادآوري آن، غرور و سربلندي را در دل زنده مي كند. قاسم صادقي مشاور فرمانده سپاه تهران بزرگ و شاهد عيني فداكاري بزرگ شهيد درياقلي سوراني و حماسه آبان ماه سال 59 لحظاتي با خبرنگار نويد شاهد به گفتگو مي نشيند تا رواي آن روزهاي فراموش ناشدني باشد:

دريا اوراقي خبر آورده بود كه عراقي ها از روستاي سادات پل زدند روي رودخانه بهمنشير و نيروهايشان را آنجا مسقر كرده اند. هيچ كس حرفش را باور نكرد. آخرين جايي كه سراغ گرفت هتل كاروانسرا بود و سيد مجتبي فرمانده گروه فداييان اسلام.

دريا اوراقي كه نام اصلي اش دريا قلي سوراني بود آن موقع گاراژي كنار نخلستان هاي ذوالفقاريه داشت و سرش به كار خودش بود و به جنگ كاري نداشت. شايد براي همين كسي حرفش را باور نمي كرد كه دشمن در حال نفوذ و پيشروي به سمت آبادان است. سيد مجتبي رو كرد به دريا اوراقي و پرسيد:" از كجا بدونم كه ستون پنجم نيستي؟" دريااوراقي با تحكم خاصي گفت:"بلند شو تا باهم بريم نشونت بدم دشمن تا كجا اومده!" سيد مجتبي و چند نفر ديگر به سمت جاده خسرو آباد حركت كردند. حرف درياقلي درست از آب در آمد و فقط دوهزار متر ديگر مانده بود كه دشمن آبادان را محاصره 360 درجه اي كند و اروند رود را بگيرد.

سيد مجتبي فورا به هتل كاروانسرا برگشت و نيروها را توجيه كرد و سريعا همراه با درياقلي به سمت دشمن حركت مرديم. خبر به نيروهاي سپاه و ارتش و شركتي آبادان رسيد. كم كم همه نيروها به ما پيوستند. در اين بين روحانيان و دانشجويان داخلي و خارجي نيز به چشم مي خوردند. حماسه اي شده بود. يك شبانه روز جنگيديم و در خون و آتش با دشمن دست و پنجه نرم مي كرديم. در همين گير و دار بود كه درياقلي در اثر اصابت خمپاره مجروح شد و بعد هم به شهادت رسيد. بالاخره دشمن با 300 كشته وادار به عقب نشيني شد و از حالت آفندي به وضعيت پدافندي درآمد و اين عمليات مقدمه اي شد براي شكست حصر آبادان.

بعد از آن جنازه عراقي ها تا چند روز بر اثر جزر و مد آب روي رودخانه بالا و پايين مي آمد و مي رفت. صحنه ناخوشايندي بود. بالاخره با كمك گروهي اعزامي از طرف وزارت بهداشت توانستيم اين جنازه ها را جمع آوري كنيم و در همان نزديكي ها دفن كنيم.
انتهاي پيام/س/ع
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده