دفترخاطرات ـ رسول و انقلاب

پس از پيروزي انقلاب شكوهمند اسلام كه حدوداً مصادف بود با پايان تحصيلات متوسطه ايشان، علي رغم امكان ادامه تحصيل در خارج و زمينه مساعد خانوادگي و استعداد فردي، ولي قدم در راه ديگر گذاشت. قدم در راهي كه آغاز هجرتي بود، هجرتي كه پايانش ازخاك تا خط بود و چون آقايش حسين (ع) هيچ چيز نمي توانست وي را از اين هجرت باز دارد.
 شهيد رسول در پي دفاع از انقلاب درتمام صحنه هاي حق عليه باطل حضور داشت به نحوي كه پس از پيروزي نهضت حسيني امام خميني و تشكيل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، ايشان اولين كسي بود كه به همدان رفت و به عضويت سپاه درآمد و اين حركت ايشان باعث شد كه تعدادي ديگر راه او را دنبال كنند و پس از شكل گيري سپاه همدان درتشكيل سپاه ملاير و نهاوند نيز نقش ارزنده و تعيين كننده اي داشت.
 شهيد رسول حيدري هميشه از دوستان و همراهان خود جلوتر و پيشتاز بود و با تلاش شبانه روزي و وصف ناپذير تعدادي از برادران را براي تصدي مسئوليتهاي حساس تربيت نمود كه هر يك به نوبه خود تشيكلات ديگر را توانستند هدايت كنند شايستگي، دلسوزي، جديت، بينش ايشان از اوايل سپاه قابل ستايش بود و بنده كه مدتي توفيق فرماندهي وي را داشتم فاش مي گويم كه به او نمي رسيدم و در بسياري از موارد دنباله رو ايشان بودم اما خضوع و تقواي ايشان باعث شده بود كه وي را مطيع و هماهنگ و سلسله مراتب را كاملاً مراعات نمايد.
 شهيد عزيز هنگامي كه احساس كرد نيروهاي زير دستش توان ارائه امور را دارند جايگاه خود را به آنها سپرد و خود به استان همدان و شهرهاي ديگر استان رفت و در پي تلاش ها و زحمات در سپاه هاي ديگر راهي مناطق مرزي شد.
 پس از شكل گيري و قوت گرفتن سپاهيان استان همدان اينك استان ايلام متصدي هجرت بعدي وي گرديد و در آنجا نيز كه آن زمان از اهميت زيادي برخوردار بود حضور يافت و در همه اين مراحل ايشان پرچمدار بود و در اين راستا جاي جاي خطه غرب يادآور خاطرات شيرين و بازگو كننده حضور مستمر و خستگي ناپذير وي هستند. جاده ها، مكانها، كوهها، گردنه ها دردور و نزديك هر يك خاطرات مهاجرتها و دلاوريهاي اين شهيد عزيز است.
راوي: دوست و همرزم شهيد