يکشنبه, ۲۷ شهريور ۱۳۹۰ ساعت ۱۱:۱۷
به اعتقاد تحليل گران مسائل ايران ، دفاع مقدس ، تنها يك رويداد سپري شده در دفتر تاريخ ايران نيست ، بلكه واقعيتي اجتماعي است كه تمام حوزه ها اعم از اقتصادي ، فرهنگي ، اجتماعي ، سياسي و نظامي ... و نيز مطلوبيتها ، خواسته ها و ملاكهاي كنش و رفتار اعضاي جامعه را در زمان وقوع و پس از آن تحت تأثير قرار داد. دفاع مقدس بهترين فرصت را براي حاكميت ارزشهاي مطلوب و ارائه معيارهاي متعالي جهت راهنمايي و هدايت رفتار و كردار آحاد جامعه فراهم ساخت و همچون نيرويي قوي ، تكامل بخش ارزشهاي فرامادي و معنوي بود ؛ ارزشهايي كه تحميلي و اجباري نبودند ، بلكه به واسطة اعتقادي شمردن امر دفاع ، تولد يافته و بالنده شدند تا زندگي فردي و اجتماعي را ساماني معنوي بخشند.

تأثير دفاع مقدس بر نگرشها و ارزشهاي زنان

به اعتقاد تحليل گران مسائل ايران ، دفاع مقدس ، تنها يك رويداد سپري شده در دفتر تاريخ ايران نيست ، بلكه واقعيتي اجتماعي است كه تمام حوزه ها اعم از اقتصادي ، فرهنگي ، اجتماعي ، سياسي و نظامي ... و نيز مطلوبيتها ، خواسته ها و ملاكهاي كنش و رفتار اعضاي جامعه را در زمان وقوع و پس از آن تحت تأثير قرار داد.
دفاع مقدس بهترين فرصت را براي حاكميت ارزشهاي مطلوب و ارائه معيارهاي متعالي جهت راهنمايي و هدايت رفتار و كردار آحاد جامعه فراهم ساخت و همچون نيرويي قوي ، تكامل بخش ارزشهاي فرامادي و معنوي بود ؛ ارزشهايي كه تحميلي و اجباري نبودند ، بلكه به واسطة اعتقادي شمردن امر دفاع ، تولد يافته و بالنده شدند تا زندگي فردي و اجتماعي را ساماني معنوي بخشند.
جنگ ، روحها و بدنهاي خفته را بيدار كرد. تن پروريها و خوش گذرانيها را خاتمه داد ، دوستان و دشمنان را به ما شناساند ، مدعيان غيرت و آبرو را نشان داد ، فتنه سازان را رسوا كرد و از همه مهم تر آنكه زنان و مردان اعم از پير و جوان و كودك را به آزموني بزرگ فراخواند تا شور و شعور خويش را به نمايش گذارند.
جنگ هشت ساله ايران تجربة به ياد ماندني و عظيمي است كه زنان نيز مانند مردان در آن سهيم و شريك بودند ، ناديده گرفتن نقش آنها در تاريخ خونبار و پرافتخار دفاع مقدس ، كه بخشي از تاريخ انقلاب و تاريخ ايران است ، در واقع تحريف تاريخ خواهد بود. صفحات تاريخ جنگ ، اسناد زرين حماسه و حضور شيرزنان ميهن اسلامي است كه هم بر جنگ تأثير گذاشتند و هم در ابعاد مختلف از جنگ تأثير پذيرفتند وارزشها و نگرشهاي تازه اي را به عرصه زندگي فردي و اجتماعي وارد كردند.
اما امروز نسلي كه در جنگ حماسه آفريد و حضوري مستقيم و غير مستقيم داشت ، نسلي كه تخيلها و شادمانيها و تجربيات جنگ را با چشم خويش ديد ، نسلي كه ارزشها و آرمانهاي انقلاب و جنگ را در خويش پروريد ، آرام آرام به لحاظ تاريخي صحنه را ترك مي كند و چه بسا بسياري از ناگفته ها و ناشنيده ها در خصوص آرمان مدافعان ، براي نسلهاي آتي در هاله اي از ابهام باقي بماند ؛ در حالي كه ، با اتمام جنگ ، نفس دفاع مقدس پايان نيافته ، بلكه ضرورت شناخت جنبه هاي نو و متعالي آن ، ظرائف و زواياي پنهان آن و نيز تأثير و تأثرات آن بر اقشار مختلف به ويژه زنان بيش از پيش احساس مي شود. زيرا اين جنبه كمتر مورد دقت و توجه قرار گرفته است. در اين نوشتار تأثرات دفاع مقدس بر نگرشهاي زنان در ابعاد ، ذيل تحليل شده است.

1)ارزشهاي اخلاقي و معنوي
1-1-خودشناسي
فضاي پس از انقلاب اسلامي ، فرصتي جهت پالايش انديشه هاي منفي نسبت به زنان و نفي افكار قالبي در مورد شخصيت و خصوصيات آنها ايجاد كرد. زن ، ديگر عنصر تزئيني براي اهداف تجاري و مادي نبود كه جذابيت جنسي و فريبايي او ، ملاك ارزشمندي وي باشد. هويت وهنر زن بودن و تعريف زن نمونه در نظام ارزشي پس از انقلاب به ويژه در دوران دفاع مقدس و حاكميت ارزشهاي معنوي دگرگون شد و زنان دريافتند هويت انساني كه اسلام براي آنان قائل است در پرتو فضاي جنگ قابل حضور و اثبات مي باشد ؛ بنابراين ، با تحرك ، وپويايي ، و وقار ، شجاعت و ايثار ... بر تفكرات موهومي كه قرنها زن را موجودي ضعيف ، بزدل ، منفعل و شيءگونه تعريف كرده بود ، خط بطلان كشيدند.
دفاع مقدس فرصت شناسايي هويت و شخصيت زن مسـلمان را فراهم كرد تا در جريان آزموني سخت ، تواناييها ، لياقتها ،
شايستگيهاي خود را بشناسد و به عنوان سرمايه اي گرانبها در راه خودباوري و پاسداري از حرمت خويش ارج نهد.
قدرت شگرف زنان ايراني كه به سبب همين خودشناسي و خودباوري حاصل آمده بود ، توانست در تغيير و تعيين مسير رويدادهاي اجتماعي نظير دفاع مقدس نقش مهمي را ايفا كند و دشمنان را به تعجب وادارد ، زيرا به مفهوم واقعي كلمه ، تحولي عظيم در نگرشهاي زنان ايجاد شد و «هنر زن بودن» در تحولات و تغييرات نظام ارزشي به سوي معنويت ، باز تعريف شد.

1-2-شجاعت و استقامت
از جمله خصايصي كه ، در طول ادوار مختلف ، به زنان نسبت داده شده است ، ترس ، واهمه و ضعف آنها مي باشد. اما حضور زنان در صحنه هاي دوران مقاومت اين تفكر قالبي را در هم شكست. زنان غيور و شجاع كشور ، فراتر از زنان اسطوره اي در برابر بي رحم ترين و خشن ترين دشمنان اين مرز و بوم چنان صلابت و شجاعتي نشان دادند كه مردان جنگ را به شگفتي و شيفتگي واداشت. زنان در دوره هاي حماسه و رزم شهري ، مقاوم ايستادند و از شهر خويش دفاع كردند و مردان را به غيرت آوردند و با دست خالي به «كندن سنگر ، پركردن كيسة شن و جابه جايي آن ، محافظت از مهمات ، اسارت گرفتن دشمن علي رغم نداشتن اسلحه و در برهه اي از تاريخ جنگ ، به نگهباني از پيكر مطهر شهدا و خاك سپاري اجساد قطعه قطعه برادر و پدرشان و حفاظت از گلزار شهدا و اجساد مطهر از شر حيوانات و دشمنان همت شجاعانه گماردند.» (روزنامه جمهوري اسلامي ، 27/11/75). و زماني ديگر در غسالخانه ها شهدا (خواهران شهيد را) مي شستند ، كفن پوش مي كردند و به خاك مي سپردند.
تاريخ خونبار دفاع مقدس ، تاريخ استقامت دختركان معصوم سوسنگردي است ؛ اسوه هاي عفاف ، شرم و حيا كه بي حياترين و خبيث ترين انسانها ، سرانجام آنها را زنده زنده به گور سپردند.(مجله زن روز ، شماره 1817 ، شهريور 1380).
تاريخ جنگ ، تاريخ پايداري زناني است كه در يك روز موشك باران همة اعضاي خانوادة خويش را از دست دادند ، ولي همچنان تسليم ناپذير ايستاده بودند.


1-3-ايثار و فداكاري
پرورش روح بلند ايثارگري در تمام ابعاد آن ، در طول هشت سال دفاع مقدس ، اعجاب جهانيان را برانگيخت. زناني كه همه چيز را در طبق اخلاص نهادند و علي رغم چنين آثاري ، آن را ناقابل ، ناچيز و كوچك شمرده و احساس شرمندگي مي كردند كه نمي توانند خدمت ديگري را در انقلاب انجام دهند. بانواني كه براي كمك به جبهه ها وتداوم انقلاب ، حلقه هاي ازدواج و مهرية خويش را اهدا كردند ، چرا كه هيچ چيز ديگري نداشتند تا به جبهه هاي جنگ ياري رسانند. آيا ايثار و فداكاري از اين بزرگتر كه زنان اين سرزمين ، همسر و فرزند محبوبشان را علي رغم دلبستگي ، تعلق خاطر وعلاقه بسيار ، به حضور در جبهه تشويق و ترغيب نمودند و در شهادت او از خداوند درخواست كردند كه قرباني آنها را بپذيرند و يا «زناني كه به فرمان امام(ره) مبني بر خدمات رساني و پشتيباني جبهه ها ، تمام حقوق يك ماه خود را به جبهه ها كمك كردند و وقتي از آنها پرسيدند كه مخارج اين ماه فرزندتان چه مي شود ، با شگفتي پاسخ دادند : در كجا و چطور زندگي مي كند؟ ما هنوز زنده ايم و خدا روزي رسان فرزندان ما مي باشد.» (مجله جهان زن ، شماره 5 ، سال دوم ، دي ماه 1359.)

4-1-صبر جميل
جنگ ، مدرسة صبر و مقاومت بود و سالهاي دفاع مقدس ، صحنة تجلي زيباترين صبرها. صبر شير زناني كه در شهادت همسر، خم بر ابرو نياوردند ، صبر مادراني كه چهار فرزند خويش را در مسـلخ عشق قرباني كردند و صبر بانـوانـي كه بر
جراحت و زخمهاي عزيزانشان بوسه زدند و صبر و انتطار نامعلوم همسراني كه براي بازگشت شريك زندگي شان ثانيه شماري كردند و صبر زناني كه بر زخم زبانها ، طعنها و تمسخرهاي دشمنان و تحريك منافقان سكوت پيشه كردند و صبر مادران و همسراني كه دراسارت عزيزانشان توكل كردند و صبر دختراني كه سالهاي جواني و زيبايي خويش را در رنج انتظار پژمردند و صبر زناني كه سالهاي متمادي از عمر خويش را در به تربيت يادگار شهيد ، چشم از احساسات و غرائز خويش فرو بستند و در خانة شهيد حرمت او را پاس داشتند و فرزندان شهدا را براي آينده اي روشن تربيت كردند. مقام معظم رهبري صبر زنان را در دوران دفاع مقدس بسيار ارزنده و مؤثر مي دانند و مي فرمايند :«در سالهاي جنگ ، اگر صبر مادران و همسران شهدا نبود ، مشكلات بزرگي ايجاد مي شد.» (ويژه نامه حماسه گمنام ، بنياد حفظ آثار و نشر ارزشهاي دفاع مقدس – دفتر امور زنان. نيمة مهر 1380.)

1-5-مديريت احساس
زنان در طول دوران دفاع مقدس عالمانه ، بين احساسات رقيق زنانه و مادرانه و مسئوليت پذيري و ايثار و فداكاري در قبال حفظ ارزشهاي ديني و پاسداري از كيان اسلامي يك ارتباط منطقي برقرار كردند و از نيروي احساسي خويش به زيباترين وجهي جهت احساس افتخارات ملي و ديني و حركت آفريني و تهييج مردان براي اعزام به جبهه ها و نيز مقابله با هيجانها و آسيبهاي روحي و رواني ناشي از جنگ بهره گرفتند. آنها با گفتار ، نوشتار و رفتار خويش از تلاش ايثارگران و رزمندگان تجليل كردند و با نثار عواطف خواهرانه و مادرانه و پشتيباني عاطفي ، آنها را دلگرم كرده و نهال ايمان را در دلهاي آنها پربار كردند.
زنان ميهن اسلامي در دوران دفاع مقدس ثابت كردند كه احساسات منفي و كج رويهاي اجتماعي كه ؛ معمولاً ، در هر كشوري در زمان جنگهاي مسلحانه و به دليل بي خانماني و بي سرپرستي خانواده ها ايجاد مي شود ، در كشور ايران به موجب ايمان ، اراده و مديريت احساسي زنان و فرزندان شهدا و نيز به موجب عهد و پيمان معنوي آنها با آرمانهاي عزيزانشان ، كشور از ساير كشورهاست.


1-6-اطمينان دادن به امداد الهي
شيرزنان در دفاع شهري (اوايل جنگ تحميلي) و نيز جريان كمك رساني به جبهه هاي جنگ و حضور در مناطق جنگي ، شاهد امدادهاي غيبي بسياري بودند كه بر باور و ايمان آنان تأثيرگذار بود. در شرايطي كه تمام كفر با تجهيزات و ادوات و آلات نظامي در جنگ شركت كرده بود و ملت ايران با كمترين امكانات دفاعي ، فقط با توكل به نيروي لايزال الهي و اخلاص و توسل به ائمه اطهار (ع) ، دشمن زبون را به ذلت و خواري مي كشاند حيرت و عجز و سرخوردگي ، نصيب دشمنان مي شد و اطمينان به امداد الهي و تقويت روحية رزمندگان و باور قلبي به ياري و نصرت الهي و امداد و غيبي ، نصيب ملت ايران مي شد. آنها براين باور استوار بودند كه خداوند از مؤمنان و پيروان حقيقت دفاع مي كند و همين اطمينان به ياري پروردگار و مشاهدة امدادهاي غيبي و ياري ملائكه و جنود الهي ، آرامش و سكينه را در قلب مادران مي پروراند و بارقة اميد به پيروزي در چشمانشان مي درخشيد.(سوره حج ، آيه 38).

1-7-اخلاص در عمل
زنان در جنگ ، به اقتداي رهبر خويش و به تأسي از شهدا ، فعاليتهاي خود به ويژه كمك رساني براي جبهه ها ، اهداي خون ، روز مستحبي براي كمك مالي به جبهه ها ، اهداي كليه ، اهداي ارثيه و جواهرآلات ، ... را با هدف دفاع از اسلام پنهان مي داشتند ، به حدي كه خانواده هاي آنان نيز مطلع نبودند و گاه از زبان ديگران و يا پس از شهادت آنان اين امور خير خواهانه علني مي شد.
زنان بسياري نيز با اخلاص تمام مجالس دعا ، نيايش ، زيارت عاشـورا ، ... را براي پيروزي رزمندگان و شـفاي جانبازان و
بازگشت اسرا برپا مي داشتند و يا در مراكز كمك رساني با همين روحية خالصانه ، كمكهاي مردمي را جمع آوري و بسته بندي مي كردند كه سرعت در انجام اين فعاليتها گاهي مردان را شگفت زده مي كرد. به روايت بسياري از رزمندگان ، ارزاق و مواد خوراكي را كه زنان تهيه و ارسال مي كردند ، به دليل اخلاص و نيت صادقانه آنان بسيار پرخير و بركت بود.
چنين مشاركت فعالانه و خالصانه اي را با هيچ يك از امتيازات دنيايي نمي توان سپاس گذاري كرد ، ضمن آنكه بانواني كه عزيزانشان را ترغيب به حضور در جبهه ها كردند و خود نيز در پشت جبهه ها پشتيباني و كمك رساني نمودند ، هرگز به كسب امتيازاتي چون سهميه دانشگاهها يا امتيازات دولتي نمي انديشند و تنها خلوص نيت ، انگيزة اصلي فعاليت آنها بود.

1-8-شهادت طلبي
جنگ ، ادراك عميق فلسفه شهادت و معرفت نسبت به آرمان شهيد و فيض تقرب به پيشگاه خدا را در باور بسياري از مردان و زنان جامعه ايجاد كرد. جنگ ، فرصت به واقعيت پيوستن شعارهاي آرماني (حسين حسين شعار ماست – شهادت افتخار ماست) را فراهم آورد ، تا بدان جا كه «زنان بسياري از امام امت(ره) مي خواستند كه برايشان دعا كنند كه به آرزوي شهادت و نوشيدن شهد گوارايش و فيض عظيم آن نايل آيند.» (صحيفة نور ، ج9 ، ص 342). به واسطه همين روحية شهادت طلبي ، حدود 6291 نفر از شهداي دفاع مقدس زنان مؤمن و عفيف بودند كه با شهادت خويش اثبات كردند كه حضور دارند و حضورشان هميشگي است. (ويژه نامه حماسه گمنام). فضاي معنوي جنگ ، ياد آخرت و آرزوي شهادت ، توجه زنان را به نوشتن وصيت نامه هاي پرمضمون ، غسل عاشقانة شهادت و پرهيز از دلبستگيها و دل مشغوليهاي دنيا معطوف كرد ، آنان آرزو داشتند شجره نامه اي خونين داشته باشند با شاخ و برگي از جهاد و شهادت كه ريشه در عشق و ايمان دارد ، با الهامي از پهلوي شكسته حضرت زهرا (س) و صحراي سرخ كربلا و مظلوميت ائمه اطهار(ع).

1-9-شهادت پذيري
تلقي شهادت به عنوان فوز عظيمي كه تنها نصيب بندگان منتخب و شايسته پروردگار مي شود ، ارزش شهادت طلبي و شهادت پذيري را در اذهان زنان و مردان زنده كرد و آنان را مشتاقانه به سوي ميعادگاه عاشقان رهسپار ساخت و جنگ ، بهترين زمان و جبهه ، بهترين مكان براي پرواز به سوي او گرديد. در چنين فضايي ، كه سرشار از معنويت و عرفان بود ، زنان و مادران ، با اذعان و باور عميق به منزلت به منزلت والاي شهيد در نزد خداوند ، عزيزانشان را در عنفوان جواني ، عاشقانه و مريدانه رهسپار جبهه ها كردند و شهادت آنها را همچون مراسم دامادي و وصال ناميدند و منزلگاه ابدي شان را تبريك و شاد باش گفتند. مادراني كه در شهادت فرزندشان خدا را شكر كردند و در فراق او دندان جگر نهادند و اگر گريستند گريه بر دوري خويش از عالم شهيد و جاماندن از قافله و كاروان شهدا بود.
دانش آموختگان مكتب دفاع مقدس ، با شنيدن خبر شهادت عزيزشان نه تنها ترديد و خللي به ايمان آنها راه نيافت ، بلكه شهادت را هديه اي از سوي خدا شمردند و بر اين باور استوار ماندند كه جز هدية شهادت در راه خدا ، چيز ديگري سزاوار عزيزشان نبوده است. مادراني كه در شهادت تنها پسرشان آرزو كردند كاش پسران بيشتري داشتند تا در راه خدا قرباني نمايند. (روزنامه جمهوري اسلامي ، 1/7/61). مادراني كه ، چون كوهي مقاوم ، هنگام به خاك سپاري فرزند شهيدشان ، در حالي كه ، عطر و گلاب بر سر و صورت مي ريختند ، دست بر آسمان بلند مي كردند كه : «خداوندا قرباني مرا بپذير».
زنان جنگ ، زناني بودند كه در فراق همسر خويش سكوت و تنهايي اختيار كرده و به ياد او لحظه لحظة زندگي را پشت سر گذاشتند. چرا كه مي انديشيدند بهترين روزهاي عمرشان را با بهترين موجود عالم سپري كرده اند و با شهدي كه نوشيده اند يك عمر مستند. زنان دفاع مقدس ، تجليل و پاسداشت مهاجراني را كه پرچمي از تعهد بر دوش ، تن پوشي از تقوا بر قامت و پيشاني بند اخلاص بر سر و سلاح اصلاح در دست داشتند ، عبادت مي شمردند و خانوادة شهدا را تكريم و احترام مي كردند.
وجه ديگر شهادت پذيري زنان ، مسئوليت خطير آنها در تربيت يادگاران شهيد است ، فرزنداني كه بايد ارزش ساز باشند و اهميت ارزشهاي معنوي پدر شهيدشان را بدانند و براي تحقق آرمانهاي معنوي اسلام از مشكلات نهراسند و صبر و سعة صدر و دقت نظر در چنين مسئوليتي را پيشه راه خويش كنند.

1-10-همكاري و مسئوليت پذيري
در هنگامة خون و شهادت ، بانوان جامعه اسلامي نمي توانستند بي تفاوت بوده ، خودخواهانه و فردگرايانه آسايش و راحتي خويش را طلب كنند. آنان با احساس مسئوليت نسبت به وضعيت حال و آيندة جامعه و سهيم شدن در سرنوشت كشور و با روحية جمع گرايي و توجه به مصالح ملي و جمعي ، تكليف خود را در شرايط بحراني باز شناختند و با همدردي در مشكلات هموطنان شهرهاي مرزي و جنگ زده و پناه دادن به آنان و گاه با پذيرش نگاه داري از كودكان بي پناه حملات موشكي و نيز ارسال كمكهاي نقدي ، به ياري آنها شتافتند. چنين احساس مسئوليتي موجب شد كه با خانوادة شهداي جنگ تحميلي همدلي كرده ، در مراسم تشييع يادمان آنها شركت كنند و مشكلات آنان را جويا شده ، در صدد رفع آنها برآيند. زنان فهيم كشورمان براي اداي تكليف و انجام وظيفه ، مشكلات خانواده هاي رزمندگان اسلام را ، بي شائبه ، رفع مي كردند.

2)ارزشهاي خانوادگي
2-1-ازدواج ساده و هدفمند
ازدواج اين سنت حسنه نيز از فضاي معنوي حاكم بر جامعه متأثر شده بود. ازدواج بي تكلف در كمال سادگي و بدون تشريفات و با تعداد معدودي مهمان و شامي كه خانواده تهيه كرده بود ، به بركت معنويت جنگ ، در ميان اكثر قريب به اتفاق خانواده ها معمول بود. در چنين ازدواجهاي ساده اي داماد ، چند روز بعد ، در خط مقدم جبهه و عروس در ستاد كمك رساني مردمي بود. ملاك ازدواج در دوران دفاع مقدس نه معيارهاي مادي و دنيايي و نه طبقة اقتصادي و اجتماعي و نه رفاه خانواده ها ... بلكه ايمان ، روحيه انقلابي ، حضور در جبهه ، جانبازي و تعهد اخلاقي طرفين و خانواده هاي آنان بود و هرگز ازدواج ابزار دست يابي به منافع و قدرت يا مايه مباهات و فخرفروشي افراد نبود و همين سادگي و بي پيرايگي ازدواجها و نيز تقوا و ايمان دختران و پسران و درك اهميت ازدواج در حفاظت آنها از گناه ، شمار ازدواجها را در شرايط نابه سامان اقتصادي كشور و مشكلات مالي خانواده ها فزوني بخشيده بود. آنان به تأسي به فاطمه زهرا(س) بزرگ بانوي عالم خلقت ، ازدواج ساده اي را مدنظر داشتند و جهيزيه اي بسيار ساده ، متشكل از ضروريات زندگي ، تهيه مي كردند كه گاه تمام جهيزيه نصف وانت بار را هم تكميل نمي كرد. تصور چنين ازدواج و جهيزيه اي در شرايط كنوني دشوار است. يكي از زنان شهيده در وصيت نامه گهربار خويش هدف از ازدواج خود را طلاق دادن زشتيها ، پلشتيها و بديها مي داند و مي نويسد: «پروردگارا ما خوب ميدانيم كه آيينة سفرة عقد نمي تواند نمايانگر و منعكس كنندة بديهاي فكر باشد و سپيدي لباس تو نمي تواند گناه ما را مستتر كند ، تنها و تنها آنچه ما را به راه مستقيم رهنمون مي سازد ، آگاهي و شناخت از هدايتهاي قرآني و پاك سازي نيت و ايمان و توكل به توست.» (شاهدان دانشگاه ، ص 168 ، . قسمتي از وصيت نامة شهيد فاطمه قزويني ، دانشجوي رشته اقتصاد كه چند بار در جبهه حضور يافته بود و يك سوم از درآمد خود را هر ماه به جبهه ها اختصاص مي داد و در تاريخ 26/12/66 در موشك باران شهر تهران به درجة رفيع شهادت نايل آمد).

2-2-ازدواج با جانبازان
ازدواج و انتخاب همسر از بين جانبازان جنگ تحميلي كه در فضاي ارزشي و معنوي دوران جنگ ، زيباترين و ارزنده ترين ازدواجها محسوب مي شد ، به سبب احساس دين دختران فهيم و فداكار اين آب و خاك ، نسبت به مرداني انجام مي گرفت كه سلامت خود را در راه حفظ دين و ناموس به خطر افكندند ، مرداني كه خود را سـپر بلاي آسـايش ما
كردند ، مرداني كه آسايش و آرامش ديروز و امروز ما مرهون جان فشاني آنهاست. آنان با آرزوي سهيم شدن در ثواب همسر جانبازشان و به پشتوانه امداد خداوندي در به انجام رساندن هر چه صحيح تر و بهتر اين عمل خداپسندانه و خالصانه ، جانباز را روشنايي قدمگاه زندگي خود شمردند. دختران با درايتي كه علي رغم آگاهي نسبت به سختيهاي زندگي با جانباز و محروميت داشتن فرزند و مراقبت و پرستاري از وي ، تنها با عشق به آرمانهاي اسلامي و انقلابي از تمام زيباييها و فرصتهاي ديگر زندگي كه امكان آرامش ، آسايش و رفاه را فراهم مي ساخت ، چشم پوشي كردند و حتي در زندگي با جانباز از تمايلات خود در خصوص اشتغال يا تحصيل به جهت مراقبت دايمي صرف نظر كردند و با خداي خود عهد و پيمان بستند كه تمام لحظات عمر خود را در خدمت رساني و همدمي و همراهي او سپري كنند ، با دردهاي او همدردي نمايند ، بر زخمهاي او مرهم گذارند و با او بر تنهايي و اندوه وي ، فائق آيند و لحظه هاي زندگي خود را با معنويت و عشق پيوند زنند. «چنين فداكاريهايي نيازمند پشتوانه قوي ايماني است و كساني كه چنين تصميمي را گرفتند ، در واقع انگيزة خود را جلب رضايت خدا دانسته و احساس خوش بختي مي كنند.» (مجلة پيام انقلاب ، شمارة 67 ، ص78 ، مصاحبه با همسر جانباز).
حضرت امام (ره) نيز ضمن اشاره به اين تحولات ارزشي در زنان جامعه ، چنين ازدواجهايي را احساسي ، اجباري ، تحميلي و از روي ناچاري نمي دانند ، بلكه منبعث از فهم و آگاهي دختران مي دانند و مي فرمايند: «دختر جواني كه با يك پاسدار عزيز كه از دو چشم و دو دست جانباز بوده ، ازدواج كرده ، مي گويد: حال كه نمي توانم به جبهه بروم ، مي خواهم با اين ازدواج دين خود را به انقلاب ادا كرده باشم.» (صحيفة نور ، ج16 ، ص126).

2-3-تداوم زندگي با جانباز
جنگ ، زناني را پروريد كه همه وجودشان شور و عشق و معنويت است. همان گونه كه همسرشان چنين پرشور و عاشقانه سلامت خويش را به درگاه احديت هديه كرد. زناني كه زندگي با همسر جانبازشان را تداوم دادند ، هر روز در اوج لحظات ايثار و فداكاري بوده و هستند. براي آنها جنگ پايان نيافته و هر روز خاطرات وداع با همسر و اعزام او و خاطرات دوران جنگ و نيز لحظه اطلاع از مجروح شدن و جانبازي وي مرور مي شود. به راستي كه آنان هر لحطه در ميدان دفاعي مقدس و عظيم اند. زناني كه آرام و استوار نه تنها از جانبازي همسر گله و شكايت نكردند ، بلكه بر آن افتخار و مباهات كرده و با روحية قوي و ارادة پولادين بر مشكلات همسر صبر كردند. زناني كه به همسر جانبازشان در عين جراحت و زخمهاي چركين و خون آلود عشق ورزيدند و مشتاقانه او را نگه داري كردند. آنها با همسر ، پدر و برادر جانباز خويش درد كشيدند ، گريه كردند ، افتخار نمودند و با او آرزوي شهادت را بارها و بارها از درگاه حق تعالي مسئلت داشتند. زناني كه جانبازي همسر را مايه افتخار شمردند و خستگي ناپذير ، نستوه و مقاوم او را پذيرفتند. آنها بر اين باور استوار ماندند كه همسرشان نه تنها الگوي مقاومت و ايثار در خانواده و جامعه است ، بلكه سند مظلوميت و بي گناهي ملت ايران در جنگ ناجوانمردانه و نابرابر نيز مي باشد.

2-4-تربيت سربازان گمنام
به اعتقاد حضرت امام(ره) زنان در انقلاب حق بيشتري از مردان دارند ، آنان مردان شجاع را در دامان خود مي پرورانند (شاهدان دانشگاه ، ص167). و به لطف عفاف و عاطفه و به يمن فضاي ارزشي دفاع مقدس ، شريف ترين و باعظمت ترين نقش خود را ، كه تربيت نسل و نقش مادري مي باشد ، جهت پرورش اسطوره هاي مقاومت و غيور مردان جنگ و زاهدان شب و خط شكنان جبهه نبرد به بهترين وجهي ايفا كردند.
از جمله بركات خفيه دفاع مقدس ، احياي هدفمندي و جهت دهي به وظيفه طبيعي زنان (تربيت فرزندان) جهت تربيت مدافعان دين و سربازان گمنام امام زمان(عج) براي دفاع از آرمانهاي الهي و تثبيت انقلاب و زمينه سازي ظهور حجت برحق است. زناني كه در صدد بودند تا نسلي سازنده ايران فردا و نسلي پيرو راه امام و شهدا بپرورند و پروريدند فرزنداني
كه لامپ مين خوردند و عاشقانه نارنجكها را در دستان خويش فشردند و در نهايت تكه هاي بدن آنها از گلهايي كه در «بازي دراز» بمباران شدند ، بازيافته نشدند. (مجموعه مقالات سمينار زن و دفاع مقدس ، ص318). دختران جنگ بر آن بودند كه با ازدواج در سنين پايين ، فرزنداني تربيت كنند كه در آينده نزديك جزء سربازان جبهه حق عليه باطل باشند.

2-5-ساده زيستي و قناعت
هرچند در يك نگاه سطحي ، جنگ به دليل مشكلات و سختيهايش ناگوار است ، اما در بطن چنين سختيهايي روح آدمي اوج مي گيرد و پرورش مي يابد و روحية قناعت و سادگي به عنوان يكي از زيباترين جلوه هاي زندگي ، در دوران دفاع مقدس تجلي مي يابد. در جنگ ايران و عراق ، زنان با درك صحيح و آگاهانه از وضعيت نا به سامان كشور و تحريم اقتصادي ، كاهش توليد داخلي ، تعطيلي كارخانجات وابسته... و با توجه به موقعيت مالي همسر ، جلوة ديگري از ايثار ، صبر و از خودگذشتگي را به نمايش گذاشتند و با دوري از اسراف و تبذير و تجمل گرايي و مدپرستي، ... قناعت و كم مصرفي و ساده زيستي را پيشة زندگي خود كردندو برخي از آنها در دوران حساس دفاع مقدس كه كالاها و ارزاق عمومي به صورت جيره بندي توزيع مي گرديد با نيت جهاد مالي و كمك به جبهه ، در مصرف روزانه خود و خانواده صرفه جويي كرده ، آن را به جبهه ها ارسال مي نمودند.
زنان دفاع مقدس در دوران حساس جنگي با محدود كردن سطح توقعات خويش در غياب همسر و واقع بيني خردمندانه ، مشكلات جنگ از جمله خاموشيهاي برق ، كم آبي ، كمبود مواد غذايي ، گراني كالا ، كمبود سوخت ، ... را تحمل كردند و با آگاهي كامل از شرايط ، ساده زيستي و قناعت را عبادت دانسته و بيش از گذشته نصب العين خود نمودند و فضاي معنوي و زاهدانه جبهه ها را به زيبايي در خانه ها به تصوير كشيدند. آنها با اين عمل به مبارزه با رفاه طلبي ، عافيت گرايي و دنياگرايي پرداخته و با دوري از دل مشغوليهاي زندگي روزمره و امور سطحي ، به سوي انديشه ورزي در امور اساسي كشور از جمله دفاع از دين و كشور همت گماردند و اين شيوه را در وضعيت اضطراري جنگ ، در سطح زندگي خانوادگي ، شيوه اي مفيد و كارآمد جهت كمك به دولت نظام اسلامي شمردند.

3)ارزشهاي سياسي
3-1-ولايت مداري
تعبير و تفسير دفاع مقدس از اسلام و جنگ حق عليه باطل و تشبيه صحنه هاي جنگ به صحنه حماسه كربلا ، شوري را در دلها مي آفريد ، گويي كه تمام روزهاي جنگ ، روز عاشوراست و تمام سرزمين جبهه ها ، كربلا و تمام رزمندگان جان بر كف اسلام ، چون ياران با وفاي امام حسين(ع) ، كه عاشقانه با خون وضو گرفتند و به اقتداي امام شهيدان نماز عشق خواندند. چنين نگرشي به مسئله جنگ ، موجب شد كه زنان و مردان ، خود را در مكتب ائمه اطهار(ع) و نايب برحق امام زمان(عج) ببينند و چون شاگرد و مريدي پاك باخته ، سراسر شور و شوق شوند. همين احساس عشق و شيفتگي و مريدي و مرادي و عاشقي و معشوقي بين امام(ره) و امت و نيز قدرت بي نظير امام(ره) در رهبري احساسات ، عواطف و اعتقادات و بينش مردم موجب شد كه سيل خروشان عاشقان اهل بيت(ع) صف اندر صف و كاروان به كاروان به سوي جبهه ها و در واقع به سوي كربلا و آزادسازي آن رهسپار شوند.
شعار پرشعور و ادراك «ما همه سرباز توييم خميني ، گوش به فرمان توييم خميني» موجي از عشق و پيروي محض از ولايت مطلقة فقيه بود كه زنان و مردان ايران زمين يكپارچه آن را باور داشتند ملت ايران با ايمان به درايت ، شجاعت و آينده نگري و روشن بيني حضرت امام (ره) سكان كشتي انقلاب را به ايشان سپردند و شهدا را در وصيت نامه هاي خويش به ولايت مداري و پشتيباني از ولي فقيه و پيروي محض از اوامر ايشان توصيه كردند. زنان انقلابي ايران نيز در جريان انقلاب و دفاع مقدس و تهديد نظام اسلامي و توطئه منافقان عليه مقام معظم رهبري ، عزم راسخ خود را در دفاع از
ارزشها و ولايت فقيه نشان دادند و ضمن توجه به بيانات ايشان ، در جهت ترويج آرا و انديشه هاي آن حضرت و ايجاد وحدت بين آحاد جامعه تلاش كردند و زماني كه فرمان امام (ره) را در مورد پشتيباني در پشت جبهه ها و نيز فوريتهاي پزشكي و امدادگري در جبهه ها شنيدند ، سراپا گوش به فرمان ايشان در صحنه حضور يافتند و حماسه ها آفريدند.

3-2-تقويت روحيه رزمندگان
همرزمي زنان در پشت جبهه ها ، پشتوانه معنوي و مايه تهييج رزمندگان و حفظ روحية آنها بود. بانوان فهيم كشور با كمكهاي مردمي در ستادهاي كمك رساني و تهيه پوشاك دست دوز يا دست بافت و تهيه مواد خوراكي ... قلب رزمندگان را مالامال از اميد به پيروزي و نصرت مي كردند. آنها با نگارش نامه هاي احساسي و حماسي و ذكر رسالت عظيم آنها در دفاع از ولايت فقيه ، آرزوي توفيقات معنوي و دريافت اجر اخروي از سيدالشهدا را براي پدران ، پسران و برادران ديني خويش مسئلت مي كردند.
زنان توانمند دفاع مقدس در لحظات وداع با همسر ، استوار و پرصلابت او را به سوي جبهه ها بدرقه مي كردند. به همين مناسبت مقام معظم رهبري نقش زنان را در جنگ نه تنها كمتر از مردان نمي دانند ، بلكه با اشاره به اهميت آن بيان مي دارند: «اگر زنان حماسة جنگ را نمي سرودند و در خانه ها جنگ را به عنوان يك ارزش تلقي نمي كردند ، مردان اراده و انگيزة رفتن به جنگ را پيدا نمي كردند و خيل عظيم بسيجيها به سمت جبهه روانه نمي شد.» (سخنراني مقام معظم رهبري ، 15/9/68).

3-3-دشمن شناسي
زنان به خوبي دريافته بودند كه دشمن در صدد است از ضعف و شكايت آنها در شهادت عزيزانشان ، عليه نظام اسلامي و تضعيف وحدت و روحية جمعي سوء استفاده كند و در بوقهاي تبليغاتي خود بدمد كه زنان از جنگ خسته شده و از اعزام فرزندان و همسر خويش به سوي جبهه ها پشيمان اند به همين جهت زنان با دشمن شناسي عميق و ادراك جنگ رواني دشمن و افشاي ترفندها و تبليغات مسموم آنها ، بر ارزشهاي ديني و انقلابي خود پافشاري كرده ، توطئه آنان را نقش برآب نمودند. آنها به خوبي واقف بودند كه دشمن قصد دارد با دستكاري احساسات آنها و ايجاد ترديد در باورهاي ديني و شكاف در صفوف ملت و رعب و وحشت و يأس و نااميدي و شايعه پراكني و تشويش اذهان عمومي ، مقاومت زنان و مردان را تضعيف كند ؛ بنابراين ، هشيارانه چنين نقشه هاي شومي را خنثي مي كردند.
چنين بانواني ، افتخارات ميهن اسلامي مان هستند ، تجليل از آنها تجليل از باورها و نگرشهاي اصيل ديني و اسلامي است.

فهرست منابع
- القرآن الكريم.
- حاجيلري ، عبدالرضا. «تغيير ارزشها پس از پيروزي انقلاب». تهران:انتشارات دفتر معارف ، 1380.
- رفيع پور ، فرامرز. «توسعه و تضاد». تهران : انتشارات دانشگاه شهيد بهشتي (ره) ، 1376.
- روزنامه جمهوري اسلامي ، «ويژه نامة حماسة گمنام».
- شاهدان دانشگاه ، «دومين يادوارة شهداي دانشجوي كشور». انتشارات فيضيه ، 1377.
- صحيفة نور ، «مجموعه سخنرانيها و پيامهاي امام خميني(ره)».
- قائمي ، علي. «تربيت نسل شهيد». انتشارات بنياد شهيد انقلاب اسلامي ، 1362.
- مجلات «زن روز» - «جهان زنان» - «پيام انقلاب».
- مجموعه مقالات «اولين سمينار زن و دفاع مقدس». انتشارات كميسيون امور بانوان استان خوزستان ، 1374.
- مجموعه مقالات كنگره «نقش زنان در دفاع و امنيت» ، جلد 5-1. معاونت تبليغات و انتشارات فرهنگي ولي فقيه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ، 1379.

سيده فاطمه محبي
كارشناس ارشد پژوهش علوم اجتماعي
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده