فرزند شهيد لاجوردي
دوشنبه, ۰۱ شهريور ۱۳۸۹ ساعت ۰۰:۰۰
نويد شاهد/ اگر شهيد لاجوردي در دوران كنوني حضور داشت، خطر رگه هايي از انحرافات را در جريان اصولگرايي متذكر مي شدند كه مي تواند به اين جريان و به نظام صدمه بزند.


به گزارش نويدشاهد سيدحسين لاجوردي؛ فرزند سوم شهيد «سيداسدالله لاجوردي»، پزشك عمومي و استاد دانشگاه آزاد اسلامي است. وي خاطرات فراواني از همراهي با پدر در دوران نبرد حق عليه باطل در 8 سال دفاع مقدس دارد؛ وي در خصوص فعاليت هاي انقلابي و مبارزات شهيد لاجوردي و مجاهدت هاي وي بعد از پيروزي انقلاب در گفت وگويي اظهار داشت: شهيد لاجوردي در سال 1314 در تهران به دنيا آمدند؛ دوران تحصيلات راهنمايي و دبيرستان را كه به پايان رساند، وارد مسجد مرحوم شاهچراغي شد و دروس حوزه را در محضر ايشان فرا گرفت.

*شهيد لاجوردي بيش از يك دهه از عمر خود را در زندان گذراند

لاجوردي افزود: وقتي مبارزات انقلاب اسلامي شروع شد، افراد انقلابي كه در مساجد مختلف بودند و فعاليت هاي مبارزاتي و روشنگري انجام مي دادند و يكي از آن ها نيز گروه مسجد شاهچراغي بودند، با دستور حضرت امام (ره) مبني بر اتحاد هيئت هاي اسلامي به يكديگر متصل شدند و «هيئت هاي موتلفه اسلامي» شكل گرفت و به اين ترتيب، آقاي لاجوردي وارد گروه مؤتلفه اسلامي شد.
وي ادامه داد: وقتي مبارزات حضرت امام (ره) در سال هاي 41 و 42 آغاز شد، پدر و ديگر مبارزان نيز مبارزات خود را شروع كردند كه منجر به چندين بار دستگيري ايشان شد به طوري كه پدرم بيش از يك دهه از عمر شريفش را در زندان هاي ستم شاهي گذراند اما در همان دوران زندان و حبس نيز دروس خود را نزد اساتيدي كه به همراه ايشان در حبس به سر مي بردند، مانند آيت الله انواري و آيت الله مهدوي كني و ديگر اساتيد، سطح را به پايان رساندند به طوري كه آيت الله مهدوي كني از درك عميق و ژرف نگري فقهي ايشان به عنوان يك شاخصه بزرگ يادي مي كردند.
فرزند شهيد لاجوردي اظهار داشت: انتصاب شهيد لاجوردي به سمت معاون قوه قضائيه نيز به اين دليل بود كه ايشان دوره اجتهادشان را نزد اساتيد و علمايي كه در زندان بودند، گذراندند و بنده بارها از چندين نفر از دوستان و همرزمان ايشان تصديق اين مطلب را شنيدم.

* شهيد لاجوردي با ژرف نگري رگه هاي انحرافي را در زندان شناخته بود

وي گفت: پدرم دائم در حال مطالعه بودند و نهج البلاغه و وسايل الشيعه را بارها مطالعه كرده بودند و به اين دو كتاب علاقه بسياري داشتند؛ در كتابي كه از اسناد ساواك منتشر شده است، اشاره شده كه بعد از مدت هاي زيادي كه ايشان را شكنجه مي دهند و بي حال و بي رمق ايشان را به داخل سلولشان مي اندازند، مشاهده مي كنند كه ايشان بلافاصله بعد از به هوش آمدن، به خواندن قرآن و نهج البلاغه اقدام مي كند.
لاجوردي با بيان اينكه يكي از ويژگي هايي كه موجب شد به ايشان عنوان «ديده بان انقلاب» تعلق گيرد، ژرف انديشي و مكتب شناسي عميق شهيد لاجوردي بود، اظهار داشت: پدرم، مكاتب الهي و اسلامي را بسيار خوب شناخته بود و چهره هاي سياسي كه در زندان ديده بود را بسيار خوب رصد كرده و خوب شناخته بودند و رگه هاي انحرافي را با توجه به ژرف نگري كه به واسطه دروس حوزوي به دست آورده بودند، خوب شناسايي كردند. شايد يكي از علل زيادي كه بعد از پيروزي انقلاب، ايشان به رياست دادستان انقلاب تهران و رياست سازمان زندان ها انتخاب كردند، آن ژر ف نگري ايشان و اينكه خيلي خوب انحراف ها را رصد مي كردند، بود.

*شهيد لاجوردي در شرايطي رئيس دادگاه انقلاب شد كه در تهران روزي 30 ترور انجام مي شد

وي اضافه كرد: بعد از پيروزي انقلاب، ايشان به همراه حضرت آقا، در ستاد استقبال حضرت امام (ره) حضور داشتند و بعد در سمت هاي مختلفي در صدا و سيما اشتغال داشتند. قرار بود در زمان نخست وزيري شهيد رجايي، وزير بازرگاني شوند كه بني صدر قبول نكرد چون هيچ اعتقادي به طرز تفكر شهيد لاجوردي نداشت؛ به همين دليل دادستاني انقلاب اسلامي را با نظر شهيد بهشتي و تائيد امام (ره) برعهده گرفتند.
فرزند شهيد لاجوردي گفت: ايشان پيش از رياست دادستان انقلاب، شناسايي گروهك فرقان را برعهده داشت؛ دهه 60 و 61 دوراني بود كه منافقين در كشور بسيار فعاليت داشتند به طوري كه در دهه 60 روزي 30 ترور در تهران انجام مي شد و شهيد لاجوردي با چند طرح ابتكاري توانستند تحرك اين گروه را بسيار كم كند.
فرزند شهيد لاجوردي اظهار داشت: يكي از اين طرح ها، طرح «مالك و مستأجر» بود. سازمان منافقين، خانه هاي تيمي زيادي را در سطح تهران داشتند و آقاي لاجوردي از مالكين خواسته بودند كه مشخصات مستأجر هاي خود را بگويند و به اين روش تعداد زيادي از خانه هاي تيمي منافقين لو رفت و عده زيادي از آنها دستگير شدند. شهيد لاجوردي در ابتداي امر بسيار معتقد به اجراي كار فكري روز منافقين بودند و سعي مي كردند از راه انديشه با آنها كنار بيايند اما وقتي منافقين اعلام كردند، مي خواهند اقدامات مسلحانه داشته باشند لذا ايشان نيز با تمام توان جلوي آن ها ايستاد.
وي ادامه داد: يكي ديگر از طرح هاي ابتكاري شهيد لاجوردي در سال 60 «اطلاعات مردمي» را راه اندازي كرد؛ همچنين نيروهاي مردمي را به عنوان نيروي ضربتي دادستاني انقلاب و گشت شب به منظور شناسايي گروهك ها و خانه هاي تيمي منافقين و جلوگيري با اقدامات احتمالي آنها تشكيل دادند و مجموعه اين اقدامات موجب شد تا محيط ناامن آن دوران به يك محيط امن تري تبديل شد.
لاجوردي گفت: با وجود اين تدابير، منافقين در 6 و 7 تير اقدام به انجام ترورهايي كردند كه طي آن آيت الله خامنه اي مجروح و شهيد بهشتي و يارانش به شهادت رسيدند؛ روز 8 تير نيز مي خواستند شهيد لاجوردي و آيت الله ميلاني را ترور كنند كه شهيد كچويي به طرف آن منافق حمله مي برد تا اسلحه را از دست او بگيرد كه خودش به درجه رفيع شهادت نائل مي شود و شايد اين دوران پررنگ ترين دوران مبارزات پدرم بود.
فرزند شهيد لاجوردي ادامه داد: چند ماه پيش از عمليات مرصاد و در پي آزادي برخي زندانيان، شهيد لاجوردي نامه اي به حضرت امام خميني (ره) مي نويسد و در آن اشاره مي كند كه شما مطمئن باشيد اين آزادي هاي بي رويه كه طي آن عده زيادي از منافقين آزاد مي شوند، در آينده مشكل ساز خواهد شد و اين افراد دست به خرابكاري مي زنند و خسارت هاي جبران ناپذيري را به كشور وارد مي كنند؛ همه اينها دليلي مي شود بر اينكه شهيد لاجوردي همه مسايل را به خوبي رصد مي كردند البته در آن زمان ايشان مسئوليتي نداشتند و توسط شوراي عالي قضايي با فشار دفتر آقاي منتظري يعني سيد مهدي هاشمي از كار بركنار شده بودند.

*شهيد لاجوردي نخستين فردي بود كه به افكار التقاطي منافقين پي برد

وي ادامه داد: در كتاب هايي كه توسط موسسه فرهنگي شهيد لاجوردي به چاپ رسيده است، عنوان شده است كه شهيد لاجوردي نخستين فردي بودند كه در زندان ها پي به نفاق منافقين بردند كه برگرفته از آن درك عميق و مكتب شناسي وسيع ايشان بود.
لاجوردي گفت: اوايل دهه 50 كه چهره سازمان منافقين هنوز مشخص نشده بود، شهيد لاجوردي نخستين فردي بود كه در زندان به مكتب التقاطي منافقين و اينكه آن ها دين اسلام را با ماركسيست در هم آميخته اند پي برد و بسياري از همرزمانشان به اين مسئله تأكيد كردند. پدرم در زندان به افشاگري چهره هاي منافق مي پرداخت اما به گونه اي بود كه رژيم پهلوي نتواند از اختلاف مبارزين سوء استفاده كند و با اين احتياط دست به افشاگري زدند چون آنها را بسيار خطرناك مي دانستند و معتقد بودند كه التقاط آنها مي تواند صدمات جبران ناپذيري به عقايد جوانان كه سمپاد آن ها محسوب مي شدند، وارد سازد؛ اين افشاگري ها موجب شد تا منافقين از همان دوران كنيه ايشان را به دل گرفتند.

*حضرت امام (ره)، شهيد لاجوردي را ملاك قياس مظلوميت حاج احمد آقا قرار دادند

فرزند شهيد لاجوردي با اشاره ماجراي بركناري شهيد لاجوردي از رياست دادگاه انقلاب تهران، اظهار داشت: حضرت امام (ره) با اين اقدام مخالف بودند اما وقتي از دفتر آقاي منتظري به شوراي عالي قضايي فشار وارد شد، حضرت امام (ره) به آقاي لاجوردي گفته بودند كه شما استعفا نده و بمان و آقاي رازيني نيز كه دادستان انقلاب اسلامي مشهد بود و قرار بود جانشين شهيد لاجوردي باشد، نيز مي گفتند كه امام (ره) به من نيز فرمودند در مشهد بمان و به هيچ وجه به تهران نيا؛ اما نمي دانم چرا شوراي عالي قضايي هر دو كار را كه مخالف نظر حضرت امام (ره) بود، انجام داد.
لاجوردي اضافه كرد: آقاي هاشمي رفسنجاني نيز در خاطراتشان به اين مسئله اشاره كرده اند كه وقتي حضرت امام (ره) متوجه بركناري آقاي لاجوردي شدند، بسيار ناراحت شدند و در نامه اي كه راجع به سيد احمدآقا نوشتند، در رابطه با مظلوميت سيد احمد، شهيد لاجوردي را ملاك تشخيص قرار مي دهند و مي فرمايند "در آن دوراني كه براي بركناري آقاي لاجوردي، فشارها خيلي زياد بود، احمد بيش از همه تأكيد داشت كه بركناري آقاي لاجوردي يك خيانت بزرگ به كشور است "؛ يعني حضرت امام (ره)، آقاي لاجوردي را ملاك قياس مظلوميت حاج احمد آقا قرار مي دهند.

*شهيد لاجوردي معاونت فرهنگي را در رأس معاونت هاي سازمان زندان ها قرار داد

وي افزود: بعد از پيروزي انقلاب اسلامي، شهيد لاجوردي به مدت 8 سال رياست سازمان زندان ها را برعهده مي گيرند. در آن دوران، معاونت انتظامي پررنگ ترين معاونت سازمان زندان ها بود، اما بعد از ورود آقاي لاجوردي به اين سازمان، معاونت فرهنگي به عنوان نخستين اولويت سازمان مشخص شده و تلاش كردند تا اين معاونت فربه تر شد. همچنين شبكه داخلي سازمان زندان ها را راه اندازي كردند كه براي نخستين بار اتفاق افتاد.
فرزند شهيد لاجوردي گفت: وقتي كه منافقين را دستگير مي كردند و جلسات اعتراف برگزار مي شد، از طريق اين شبكه براي همه زندانيان به نمايش در مي آمد تا ببينند فلاني بريده است و حالا دارد اعتراف مي كند و اين مسئله موجب مي شد تا زندانيان در افشاي چهره برخي منافقين كمك كنند؛ مثلاً يك زنداني مي آمد و مي گفت كه فلان منافق ديشب اسمش را دروغ گفته است و اين موجب مي شد تا كلاف سر در گم مجاهدين خلق يا منافقين باز شود. اقدام ديگر شهيد لاجوردي، راه اندازي كتابخانه هاي داخلي زندان ها بود؛ تعداد بسيار زيادي كتاب وارد بندها شد و زندانيان تشويق مي شدند كه اگر كتاب بخوانند و خلاصه بنويسند به آنها مرخصي داده شود.
وي افزود: پاسخگويي به شبهات جوانان با راه اندازي مناظره هاي مختلف در داخل زندان ها و برپايي جلسات زيارت و دعا از ديگر برنامه هاي شهيد لاجوردي در سازمان زندان ها بود. ايشان زندانيان را روزهاي پنج شنبه و جمعه به سد لتيان مي برد. شهيد لاجوردي خودشان زنداني بودند و درد زنداني ها را مي فهميدند، به همين جهت كارگاه هاي حرفه آموزي جزو اولويت هاي ايشان بود كه هم براي معاش مددجويان مفيد بود و هم موجب شده بود كه اوقات فراغتشان كم شود و بتوانند از وقت خودشان بهتر استفاده كنند.

*در دوران رياست شهيد لاجوردي در سازمان زندان ها، بي سوادي در يكي از زندان ها با صفر رسيد

لاجوردي بيان داشت: نخستين اقدامي كه پدرم در معاونت فرهنگي انجام دادند، زيباسازي محيط زندان و نقاشي ديوارها بود، پدرم دستور داده بودند كه غذاي مديران زندان با غذاي زندانيان يكي باشد تا اگر اشكالي در غذا وجود داشت، متوجه شوند؛ در برخي زندان ها، همه زندانيان اقدام به حفظ و آموزش قرائت قرآن كرده بودند و حتي در يكي از سال هاي فعاليت ايشان، ميزان بي سوادي زندانيان به صفر رسيده بود.
وي ادامه داد: شايد بيشتر ايام نوروز كه ما علاقه داشتيم پدر كنار ما باشد، ايشان در لحظه سال تحويل در كانون اصلاح و تربيت و در كنار بچه ها بودند و همواره اصرار داشتند كه دادگاه اطفال جدا شود و زيرنظر معاونت پژوهشي سازمان زندان ها قرار گيرد و معتقد بودند كه بسياري از بزه ها به مشكلات اجتماع و جامعه باز مي گردد؛ به همين دليل معاونت پژوهش سازمان زندان ها چندين جايزه بين المللي را به خود اختصاص داد.
فرزند شهيد لاجوردي گفت: پدر از حضور اساتيد مختلف استفاده مي كردند تا معاونت پژوهش را فربه تر كنند و معتقد بودند كه تحول در معاونت پژوهشي سازمان زندان ها مي تواند بستر ساز همه اقداماتي باشد كه در زندان ها انجام مي شود. شهيد لاجوردي با كمك روانشناسان و روانپزشكان براي زندان ها پرونده هاي شخصيتي تشكيل دادند؛ همچنين طرح «زندان باز» كه هم اكنون نيز اجرا مي شود، از دوران آقاي لاجوردي آغاز شد به طوري كه زندانياني كه جرم هاي خيلي سنگين نداشتند و حضورشان در جامعه مشكلات خاصي ايجاد نمي كرد، اين اجازه را داشتند كه بتواند به خانه خود بروند و فقط شب را در زندان سپري كنند.
وي در خصوص راه اندازي ستاد ديه نيز گفت: ستاد ديه يكي از ابتكارات شهيد لاجوردي بود كه آقاي جولايي با دست نوشته اي از سوي شهيد لاجوردي عهده دار مسئوليت اين ستاد شد و تاكنون 30 هزار زنداني ديه آزاد شده است و اعلام كردند كه تا 2 ماه آينده با كمك هاي مردمي كه انجام مي شود انشاءالله هيچ زنداني ديه اي در زندان ها نخواهد بود.

*شهيد لاجوردي معتقد بود كه فقط بايد آزادي زنداني سلب شود نه ساير امكاناتش

لاجوردي افزود: شهيد لاجوردي در راستاي كارآمدتر كردن معاونت فرهنگي بسيار پيگيري كردند تا دانشكده جرم شناسي و زندان باني را براي آموزش بيشتر پرسنل شاغل در زندان راه اندازي كنند؛ شهيد لاجوردي اين تفكر را به سازمان زندان ها القا كرد كه زنداني يك فرد در حال تنبه و آموزش است و بايد با او با كرامت برخورد شود و به شدت به اين نكته تأكيد داشتند كه زنداني اگر زنداني شده است، فقط بايد آزادي اش سلب شود نه ديگر امكانات او.
وي طراحي نقشه جغرافياي جرم خيزي كشور را نيز يكي ديگر از ابتكارات شهيد لاجوردي خواند و ادامه داد: اجراي اين طرح در شناسايي شهرها جرم خيز و اينكه چه نوع جرمي در هر شهر بيشتر رخ مي دهد، بسيار كمك كرد. كادرسازي براي دستگاه مديريت قضايي كشور نيز از ديگر اقدامات شهيد لاجوردي بود. از كادر ايشان، امروز اغلب جزو مديران ارشد نظام هستند و چند نفر از استانداران دولت نهم و دهم از معاونان شهيد لاجوردي بودند و حتي محافظين ايشان در مسند هاي مهمي هستند.
فرزند شهيد لاجوردي در خصوص بركناري ايشان از رياست سازمان زندان ها در اواخر عمر شريفشان نيز بيان داشت: شهيد لاجوردي بسيار به آيت الله يزدي رئيس وقت قوه قضائيه علاقه داشتند؛ ايشان 2_ 3 مرتبه استعفا داده بودند، اما آيت الله يزدي قبول نكرده بودند؛ تا اينكه در اسفند 76 آقاي عباسي فر كه رئيس دفتر آيت الله يزدي بود به زندان اوين مي رود و به آقاي لاجوردي مي گويد كه آيت الله يزدي گفته اند شما استعفا بدهيد. آقاي لاجوردي نيز متعجب مي شوند چون مدتي پيش از اين، استعفا داده بودند و آيت الله يزدي به هيچ عنوان قبول نكرده بودند. ايشان نيز دو خط استعفا نامه مي نويسند و به دفتر آيت الله يزدي فكس مي كنند؛ آيت الله يزدي بعدها در حضور ما گفت كه وقتي من اين فكس را ديدم به شدت ناراحت شدم كه چرا ايشان بايد بدون نظر من استعفا بدهند كه بعد معلوم شد، آقاي عباسي فر به كذب اين حرف را زده اند و نظر آيت الله يزدي نبوده است.

*شهيد لاجوردي معتقد بود جريانات انحرافي مي خواهند كشور را مانند افغانستان كنند

وي ادامه داد: پدرم نيز مي گفتند كه بارها به آقاي يزدي گفته بودم كه آقاي عباسي فر نقش اصولگراها را بازي مي كند، در صورتي كه بيشتر به اصلاح طلب ها تمايل دارد. بعد از رياست جمهوري آقاي خاتمي، آقاي عباسي فر بلافاصله به سمت مشاور حقوقي رئيس جمهور منصوب شدند و آنجا نقش ها بسيار بارزتر شد كه آقايان اصلاح طلب ، نقش هايي را در دوران اصولگرايان به اجرا در آوردند كه نظر اصولگرايان نبودند.
فرزند شهيد لاجوردي گفت: شهيد لاجوردي بعد از اين استعفا اعلام كردند كه ديگر به هيچ وجه به سمت خود باز نمي گردند چرا كه نمي خواهم كله برنظام باشم. مسئوليت هايي به ايشان پيشنهاد شده بود و ايشان مي گفتند كه آنها دارند براي من مسئوليت مي سازند و در نهايت به همان حجره اي كه از دوران كودكي در آن اشتغال داشتند، بازگشتند و در همان جا نيز به شهادت رسيدند.
وي اظهار داشت: وقتي برخي جرايانات مانند ماجراي شهردار تهران و مشكلي كه براي يكي دو تا از وزرا در نماز جمعه اتفاق افتاد و سخنان آقاي نوري در نماز جمعه رخ داد، شهيد لاجوردي به شدت به هم ريختند و عنوان كردند كه اين فرد چطور جرأت مي كند، نسبت به مقام ولايت اينگونه صحبت كند. ايشان معتقد بود كه اينها مي خواهند كشور ما را به افغانستان تبديل كنند و همان بي نظمي كه آنجا صورت مي گيرد، اينجا اتفاق بيفتد.

*وصيت نامه شهيد لاجوردي يك وصيت نامه امام گونه است

فرزند شهيد لاجوردي در خصوص وصيت نامه اين مجاهد نستوه نيز گفت: بعد از شهادت شهيد لاجوردي، آيت الله يزدي كه خطيب نماز جمعه وقت تهران بودند، به همه مردم به خصوص به جوانان توصيه كردند كه وصيت نامه شهيد لاجوردي را بخوانند و گفتند كه اين وصيت نامه يك وصيت نامه امام گونه است. اين وصيت نامه در سال 65 نوشته شده است. در شرايطي كه عمليات فاو در حال اجرا بود و ده ها فروند هواپيما بالاي سر ما بود و من به همراه پدرم به سمت فاو حركت مي كرديم. ايشان در آن نامه به خطر تكرار مشروطه هشدار دادند كه 15 سال قبل خطر مجاهدين خلق را تذكر داده بودند.

*شهيد لاجوردي اطرافيان خاتمي را براي نظام خطرناك مي دانست

وي اظهار داشت: پدرم افرادي كه در پرونده هشتم شهريور دخالت داشتند را متهم مي دانستند و در وصيت نامه شان نيز آورده اند كه افرادي كه قاتلين شهيد رجايي هستند در مسند هايي از حكومت بودند و برخي از آنها مانند سازگارا الان در ماهواره صحبت مي كند كه در ماجراي ترور شهيد رجايي و باهنر متهم بود و با فشارهايي كه شوراي قضايي به دفتر آقايان مي آورد، پرونده آنها مختوم اعلام شد كه فرو افتادن پرده از چهره برخي ها در جريان فتنه اخير دليل ديگري بر تيزبيني شهيد لاجوردي است. ايشان معتقد بودند كه مجاهدين خلق و مجاهدين انقلاب 2 لبه يك قيچي هستند كه هر دو كمر نظام را قطع مي كنند.
لاجوردي ادامه داد: آقاي لاجوردي حداقل در خانواده نسبت به شخص آقاي خاتمي احترام قائل بود و ايشان را يك فرد اخلاقي مي دانستند كه البته مربوط به آن زمان است اما معتقد بودند افرادي كه در اطراف ايشان حلقه كرده اند و براي ايشان تصميم سازي مي كنند، مي توانند فوق العاده براي نظام خطرناك باشند و از گوشزد كردن اين مسئله ابايي نداشتند؛ همانطور كه در زمان آقاي هاشمي رفسنجاني در زماني كه وزير اطلاعات آقاي فلاحيان بودند، بارها نسبت به حضور برخي افراد تذكر داده بودند و گفته بودند كه آنها در زماني كه بتوانند به نظام ضربه بزنند، حتما اين كار را مي كنند و يكي از دلايل اختلاف شهيد لاجوردي با آقاي فلاحيان حضور اين افراد در سطوح مختلف مديريتي وزارت اطلاعات بود.

* "مي خواهيم به باغ پدرجان برويم "

وي با بيان خاطراتي از دوران كودكي و مبارزات پدر نيز بيان داشت: ما از دوران كودكي به ديدار پدر در زندان مي رفتيم و نقش مادرم در روحيه دادن به ما بسيار مهم بود. ما كودكان 8_ 9 ساله اي بوديم كه وقتي مي خواستيم به ديدار پدر برويم مادرم مي گفتند "مي خواهيم به باغ پدرجان برويم ". البته اين باعث شده بود كه ما هيچ وقت از باغ خوشمان نيايد و هميشه مي گفتيم اين چه باغي است كه باعث جدايي ما از پدرمان شده است و حتي در اطراف زندان با سنگريزه به در و ديوار زندان مي زديم و اين گونه نفرت خودمان را از زندان نشان مي داديم. گاهي پيش مي آمد كه 6_ 7 ماه از پدر خبري نداشتيم و وقتي كه به ديدار او مي رفتيم با صحنه هاي نازيبا و خشني را روبرو مي شديم؛ مثلاً ايشان پاهايشان زخمي بود يا سر و صورتشان كبود بود اما سعي مي كردند كه با شوخي و خنده زشتي اين صحنه ها را در برابر ديدگان ما كم كنند.
فرزند شهيد لاجوردي در خصوص اهميت اين شهيد والامقام به بحث تربيت فرزندان اظهار داشت: ايشان فرزندان خود را در بهترين مدارس اسلامي ثبت نام مي كرد تا خيالشان از محيط تحصيل و دوستان ما راحت باشد اما در دوران زندان تمام مدت به فكر ما بودند و داستان هايي براي ما مي نوشتند كه سلسله وار بود و بيشتر نقش تربيتي داشت مثلاً در داستاني به نام «بهار و زمستان»، براي اينكه ساواك حساسيت پيدا نكند، بعد از اينكه 4 قسمت از اين داستان را براي ما فرستادند، يكي ـ دو هفته بعد براي ما نوشتند كه در آن داستان به جاي اين كلمه، فلان كلمه را بگذاريد و به اين ترتيب مضمون نامه به كلي تغيير مي كرد و نشان مي داد كه شاه انسان بسيار بدي است و مثلا روحاني مي آيد كه نقش بهار را دارد يا در يكي از داستان ها، ظلم و سياهي را به چهار پايي تشبيه كرده بودند كه بسيار پرزور است و ما چون پاهاي اين چهارپا را گرفته ايم، بدن ما دارد مجروح مي شود ولي بهتر از اين است كه اين چهارپا رها شود و افراد بسياري را لگد مال كند.
وي ادامه داد: ايشان در نامه هايشان مادرم را با الفاظ بسيار زيبا و فوق العاده عاطفي خطاب مي كردند و موجب مي شد كه ميان ما علاقه پدر و فرزندي بيشتر و عميق تر شود. گاهي احاديث و آياتي مي نوشتند و از ما مي خواستند درباره آن كنكاش كنيم و براي ايشان نظرمان را در رابطه با آن حديث بنويسيم. ايشان در يكي از نامه هاي خود نوشته است "بسم الله الرحمن الرحيم. سلامي مملو از شور و شوق و درودي همراه با دنياي مهر و اميد به تو مهربان همسرم كه رنج طاقت فرساي چندين ساله را با آغوش باز پذيرا شده و در اين هرمان شير افكن خم به ابرو نياورده اي؛ درود بر تو اي روح بخش زندگي ام كه در احساس مسئوليت به آن پايه از آگاهي رسيده اي كه شايسته يك مادر مسلمان و متعهد است. مادر مسلماني كه با تفكر اسلامي اش بر سراسر شوم زندگي با فرزندانش، زيربناي همه رفتارها و كردارش قرار گرفته است. مادر متعهدي كه از تربيت فرزندان خود دريغ نورزيده و خود را در برابر آسيب هاي آنها مسئول مي داند. مسئول در برابر هرآنچه در صحنه زندگي به روي پرده آيد كه حضرت باري تعالي، منت نهاده و توان آن بخشيده كه با سرپنجه تدبير تمام زشتي ها را به زيبايي تبديل كرده و پذيراي مسئوليت هاي سنگيني باشد و در بند بند نامه مادرم را با عناويني چون، اي همسر مهربانم، بهترين دوستم، اي تنهاي تنهايم، اي سامان بخش نابساماني هايم، ياد مي كردند.

*از خدا مي خواهم شفا را در دستان تو قرار دهد

وي ادامه داد: شهيد لاجوردي در مسايل مالي بسيار سختگير بودند اما در مسايل ديني اصلا سخت نمي گرفتند. يادم هست وقتي در دانشكده تبريز پزشكي مي خواندم، وقتي به منزل مي رسيدم، وقت نماز صبح بود؛ من مي خوابيدم و ايشان مرا براي نماز صبح بيدار نمي كرد كه يكبار من خيلي ناراحت شدم و به ايشان گفتم؛ پدرم گفت بايد به من بگويي و ما از ترس اينكه نمازمان قضا شود، به ايشان گفته بوديم تا آخر عمرمان و تا هر وقت كه با شما هستيم، حتماً ما را براي نماز صبح بيدار كنيد اما در مسايل مالي فوق العاده سختگير بودند و در وصيت نامه شان هم گفته اند كه اگر مي دانستم شما طاقت داريد بيشتر سخت مي گرفتم و گفته بودند كه بدانيد اگر بعد از فوت من، همين راه را ادامه دهيد مي توانيد در جنگ و با مشكلات موفق تر باشيد.
فرزند شهيد لاجوردي گفت: يكي از توصيه هايي كه ايشان به من داشتند، اين بود كه هيچ وقت طبابت را با تجارت قاطي نكنم. بابت آن چيزي كه نمي تواني از لحاظ شرعي پول بگيري، طبابت خودت است. وقتي دانشگاه قبول شدم، ايشان خيلي خوشحال شدند و گفتند از امروز تا پايان تحصيلت، تمام مخارجت را من مي دهم و تو تمام فكر و ذهنت اين باشد كه در اين رشته ها به موفقيت برسي تا مبادا با يك اقدام نابخردانه براي خودت و جامعه ات مشكلي درست كني و هميشه براي من دعا مي كردند كه «از خدا مي خواهم شفا را در دستان تو قرار دهد».

*پدرم هرگز جلوي عكس مقام معظم رهبري پاي خود را دراز نمي كرد

وي ادامه داد: پدرم اعتقاد بسيار راسخي نسبت به تبعيت از ولايت داشتند و در اين مورد بسيار حساس بودند و معتقد بودند كه ولايت مانند عمود خيمه اي است كه اگر آسيب ببيند، تمام قوام آن خيمه نابود مي شود. يادم هست كه يكبار سر سفره داشتند تيغ هاي ماهي را جدا مي كردند به ما گفتند ببينيد ولايت مانند ستون فقرات اين ماهي است كه وقتي تكانش دادي، همه چيز به هم مي خورد يعني سعي مي كردند، با زبان بچگانه با ما صحبت كنند كه ما متوجه معارف بزرگ شويم و حتي با رفتار سعي مي كردند ما را متوجه مقام ولايت كنند. مثلاً هيچگاه در خانه پايشان را جلوي عكس مقام معظم رهبري دراز نمي كردند كه نشان دهنده اعتقاد راسخ ايشان بود. در زمان حيات امام خميني (ره) هم مي گفتند دوست دارم امام من را امتحان كنند و بگويند برو توي آتش و ببينند كه من درنگ مي كنم يا نه. ايشان معتقد بود كه اگر همه اينطور ولايت پذير باشيم، مي تواند كشورمان را از بحران هايي كه وجود دارد، سريع تر بگذراند.

*مشكل فتنه 88 عدم آينده نگري مسئولين بود

فرزند شهيد لاجوردي در خصوص موضع شهيد لاجوردي در فتنه 88 نيز اظهار داشت: معتقدم بسياري از اشكالات در فتنه 88، عدم پيش بيني ها از سوي مسئولين بود و فكر مي كنم كه وقوع اين فتنه در دوران زعامت و رهبري حضرت آيت الله خامنه اي موهبتي از جانب خداوند بود و اگر اين واقعه در زمان ديگري رخ مي داد، نمي دانم آيا خيلي ها جرأت مي كردند با برخي آقايان اينگونه برخورد كنند.
وي ادامه داد: فكر مي كنم اگر شهيد لاجوردي در دوران كنوني حضور داشت، خطر رگه هايي از انحرافات را در جريان اصولگرايي متذكر مي شدند كه مي تواند به جريان اصولگرايي صدمه بزند و لازم است مسئولان هوشيارانه برخورد كنند تا خدايي ناكرده سرنوشت اينها به جريان مشابه دوران انقلاب تبديل نشود. اگر امروز تدبير درستي انديشيده نشود، با كادر سازي كه متوليان اين جريان انحرافي كه به صورت جريان باريك و ضعيفي است، مقابله نشود، خدايي ناكرده ممكن است در آينده ضربات محكمتري به بدنه نظام وارد كند.

*شهيد لاجوردي با زندانيان غذا مي خورد و در كنار آن ها استراحت مي كرد

وي با اشاره به برخي شايعات در خصوص اقدامات شهيد لاجوردي و اينكه ايشان را شكنجه گر خوانده اند، بيان داشت: گاهي پاسخ دادن به برخي شبهه ها و پاك كردن برخي اتهامات كار آساني نيست و شايد به عمر دنيايي انسان ها قد ندهد؛ وقتي شهيد لاجوردي در سال 68 از سازمان زندان ها توديع شد، به كارگاه توليدي پارچه مددجويان رفتند تا با آنها خداحافظي كنند و گفتند كه برادران از امروز يك برادر بهتر از من جايگزين مي شود و من آمده ام، حلاليت بطلبم و خداحافظي كنم؛ ظرف چند لحظه اي در حلقه اي از زندانيان قرار گرفته بودند كه همه با ايشان ديده بوسي مي كردند و حتي برخي ها اشك مي ريختند چون پدرم زنداني را به عنوان كسي مي شناخت كه قابليت اصلاح دارد و بارها و بارها غذايشان را به تنهايي و بدون محافظ كنار زندانيان مي خورد و گاهي در داخل بند آنها استراحت مي كرد تا شرايط شان را بهتر درك كند. وقتي گاهي در اجراي برخي قوانين به ايشان اعتراض مي شد و نزديكان به شهيد لاجوردي مي گفتند كه بگوييد امام (ره) گفته اند، ايشان مي گفتند كه نبايد امام را فداي خود كنيم بلكه ما بايد فداي امام شويم.

انتهاي پيام/ح
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده