دوشنبه, ۰۴ خرداد ۱۳۸۸ ساعت ۰۰:۰۰
محمدجواد جزيني؛ داستان نويس دفاع مقدس: در گذشته اي دور، در محلي كه امروز دو رودخانه "كارون" و "شط العرب" در اروندرود به هم مي رسند، پادگان شهري ساخته بودند به نام "ناژينو" كه قلعه اي مستحكم در شمال غربي خليج فارس و پاسدار سرزمين هاي خوزستان و بين النهرين بود. هخامنشيان نيز در همين محل شهر ديگري به نام "آگنيس" ساختند...


به گزارش نويد شاهد، به نقل از خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا)، محمدجواد جزيني؛ داستان نويس دفاع مقدس گفت: خرمشهر پايتخت جنگ بود. اسطوره و تمثيل روشني از مقاومت ها، مظلوميت ها و ايستادگي هاي مردم، براي حفظ تماميت ارضي ميهن خود.

در گذشته اي دور، در محلي كه امروز دو رودخانه "كارون" و "شط العرب" در اروندرود به هم مي رسند پادگان شهري ساخته بودند به نام "ناژينو" كه قلعه اي مستحكم در شمال غربي خليج فارس و پاسدار سرزمين هاي خوزستان و بين النهرين بود. هخامنشيان نيز در همين محل شهر ديگري به نام "آگنيس" ساختند.

اين شهر تا پيش از اسلام "بارما" ناميده مي شد. مدارك تاريخي گوياي آن است كه تا سده چهارم هجري هنوز آثاري از اين شهر برجاي بود تا اين كه پس از تخريب كامل اين آثار در نزديكي ويرانه هاي شهر، بر كناره رودخانه "بهمن شير" شهر تازه اي به نام "بيان" بنا شد و بعدها اين نام نيز به "محمره" تغيير يافت.

محمره، به معني سرخ رنگ و به احتمال زياد وجه تسميه اين نام رنگ آب رودخانه كارون است كه در فصول بارندگي رسوبات رُسي زيادي دارد.

درسال 1316 با پيشنهاد "فرهنگستان ايران" نام محمره به خرمشهر تغيير يافت. اين شهر به دليل اهميت هاي تجاري، نظامي همواره دستخوش حوادث گوناگون قرار گرفت.

صدام حسين در روز 31شهريور 1359 با انديشه تسلط كامل بر اروند و تسخير چند روزه ايران حمله هاي گسترده اي را آغاز كرد. تصرف خرمشهر و آبادان نخستين هدف او بود. اما در همان روز هاي نخست، ارتش آماده و مجهز عراق در مقابل مقاومت هاي مردمي در اين شهر زمين گير شد. فشار روزافزون آتش توپخانه، خمپاره، تانك ها و بمباران هاي لحظه به لحظه هوايي، باعث شد كه خرمشهر پس از ۳۵روز مقاومت به تصرف نيروهاي عراقي درآيد.

نيروهاي دشمن در ۵۴۵ روز اشغال اين شهر، طي يك رشته عمليات مهندسي پيچيده، آن را به صورت يكي از محكم ترين مواضع خود درآورده بودند. آن ها با تخريب قسمت اعظم شهر و ايجاد ميادين مين و كانال هاي زيرزميني، ساختار دفاعي مستحكمي ايجاد كردند. تا اين كه پس از ۱۹ماه اشغال درمرحله سوم "عمليات بيت المقدس"، در روز سوم خرداد سال 1361 خرمشهر آزاد شد.

در بسياري از جنگ هاي ميهني جهان، همواره شهرهايي بودند كه به خاطر مقاومت هاي مردمي در مقابل متجاوزان، به سمبل مقاومت ملي تبديل شده اند. مقاومت مردم مسكو عليه لشكر ناپلئون، ايستادگي مردم فرانسه در زمان اشغال كشورشان، مقاومت مردم شهر لنينگراد با ۸۷۲ روز محاصره كه دستمايه صدها كتاب در جهان قرار گرفت.

خرمشهر نيز از مهمترين نقاط جنگ محسوب مي شد. مقاومت 35 روزه و اشغال ۵۴۵ روزه و در نهايت پيروزي ايران در فتح شهر، آن را به يكي از مهم ترين رويدادهاي جنگ تبديل كرد. به همين دليل خرمشهر پايتخت و مركز جنگ تلقي و اين اهميت باعث شد كه در اغلب كتاب هاي مربوط به جنگ جايگاه ويژه اي پيدا كند.

در طول سال هاي جنگ و بعد از آن در حوزه كتاب، آثار متنوعي به چاپ رسيدند كه به توصيف، تحليل، نقد و بررسي اين حوادث پرداخته اند. اين كتاب ها در حوزه هاي متنوع سياسي، نظامي، اجتماعي و ادبي، ابعاد و زواياي هشت سال جنگ تحميلي عراق عليه ايران را بررسي كرده اند.

طبق آمارهاي رسمي منتشر شده ، از سال 1359 تا شهريور 1387 نزديك به هفت هزار عنوان كتاب درباره جنگ منتشر شده اند. از پر كاربردترين قالب هاي نگارشي در حوزه كتاب خرمشهر "ادبيات داستاني" است. جلوه هاي مقاومت شهري، مظلوميت مردم غيرنظامي، آوارگي ها و تلاش جمعي براي آزادسازي دوباره خرمشهر به عنوان قله پيروزي هاي جنگ همواره دستمايه بسياري از داستان نويسان قرار گرفته است.

"قاضي ربيحاوي" داستان نويسان جنوبي بود كه درباره خرمشهر رمان نوشت. او در رمان "گيسو" داستان مردي را مي گويد به نام اردشير كه ناخواسته توسّط دوستانش به مسايل سياسي كشيده شده است. پس از تحمّل مدّتي زندان ، از گذشته خود پشيمان شده و به فكر خودكشي مي افتد.

فردوس ـ همسرش ـ سعي دارد با متوسّل شدن به وجود فرزندشان ، زندگي او را تغيير دهد. در همين زمان ، مينو (خواهر دوست دخترقديمي اردشير) پيدا مي شود. او از اهالي خّرمشهر و جنگ زده است و به سبب اختلاف با همسرش ، توان ادامه زندگي با او را ندارد. وجود او برمشكلات اردشير مي افزايد.

بهمن ، دايي فردوس كه رزمنده و جانباز است ، سعي مي كند با نصيحت هاي خود اردشير را نجات دهد. مينو خود را مي كشد. اردشير نيز بارها اقدام به خودكشي مي كند، ولي موفّق نمي شود. درپايان ، اردشير با عشق سابق خود (فرخنده كه خواهر مينو است ) روبه رو مي شود و از او مي خواهد باهم ازدواج كنند. ولي فرخنده كه اكنون دختري به نام گيسو دارد ـ و اگرچه شوهرش مدّت ها پيش فوت كرده است ـ قبول نمي كندتا با اردشير زندگي جديدي را از سرگيرد.

كتاب هاي "جنگي كه بود" به قلم كاوه بهمن،"چلچله ها" نوشته محمود گلابدره اي، "در جست و جوي من" اثر منيژه جانقلي، "سرود مردان آفتاب" نوشته غلامرضا عيدان، "ضيافت به صرف گلوله" به قلم مجيد قيصري و "كودكي هاي زمين" نوشته جمشيد خانيان از مهم ترين آثاري هستند كه در قالب داستان كوتاه و رمان، درباره مقاومت هاي مردمي از دوران سقوط تا آزادسازي خرمشهر و در سال هاي گذشته از جنگ به چاپ رسيده اند.
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده