بانک سوژه ایثار و شهادت (52)
شهید ابولفضل یعقوبی، که از نیروهای اطلاعات عملیات بوده گروهی را برای شناسایی به نیزارها می برد.
ازدواج با دختر 90 ساله

شهید ابولفضل یعقوبی، که از نیروهای اطلاعات عملیات بوده گروهی را برای  شناسایی به نیزارها می برد. در طی مسیر دلهره آور برای کاستن استرس با هم  صحبت می کنند و بحث به ازدواج کشیده می شود.

ابوالفضل تعریف می کند که مادرش هر بار که او به مرخصی می رود اصرار می کند باید ازدواج کند و بار آخر دختری را برایش در نظر گرفته بوده و به شدت  اصرار داشته که حتماً دختر را ببیند. ابوالفضل برای نجات از دست تصمیم مادر می گوید به دختری علاقه مند است به نام مریم خانم که در قریه «نیار» زندگی می کند. مادرش به قریه نیار می رود و بعد از کلی پرس و جو متوجه می شود  مریم خانم پیرزن 90 ساله است. وقتی باز می گردد کلی با ابوالفضل دعوا می  کند که آبرویش را جلوی مردم برده.

مادرش در قریه نیار از هر که سراغ مریم خانم را می گرفته و می گفته برای امر خیر کارش دارند به او می خندیدند.

کتاب حقیقت سرخ ، ص 161
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده