خاطره دوم
(ازجناب سرهنگ دوم پاسدارفرجام ازهمرزمان شهيد بنامعلي محمدزاده )
- يادم است بعد از عمليات خيبر جهت شناسايي و توجيه منطقه به طرف جزيره مجنون حركت كرديم تا خودمان را براي عمليات بدر اماده كنيم. داخل تويوتا نشسته بوديم و از جزيره مجنون به اردوگاه شهداي خيبر بر مي گشتيم بنده به اتفاق شهيد بنامعلي محمد زاده و چند تن از برادران ديگر پشت تويوتا نشسته بوديم وشوخي مي كرديم و شهيد بني هاشم هم جلوي نشسته بودند . يكي از برادران سيگاري بودند و سيگار مي كشيدند شهيد بني هاشم (فرمانده گردان كه ايشان در سال 66 در عمليات نصر 7 به شهادت نايل آمدند) به سيگار حساسيت داشتند بعد از چند لحظه بني هاشم ماشين را متوقف كردند و به سوي شهيد بنامعلي محمد زاده عصباني شدند كه چرا اجازه ي چنين كاري را مي دهند شهيد بنامعلي محمد زاده بسيار فردي مقيد بودند و هواي بسيجي ها را خيلي نگه مي داشتند و ايشان با تمام وجودشان شهيد بني هاشم را دوست داشتند و نسبت به خصوصيات اخلاقي ايشان مقيد بودند و زماني كه شهيد بني هاشم حضور داشتند به هيچ وجه به خود اجازه نمي دادند جواب بسيجي ها را بدهند و يا مطالبي را براي برادران ارائه بدهند ايشان احترام بيش از حدي نسبت به شهيد بني هاشم داشتند كه نشان از تواضع و فروتني بالاي سردار شهيد بنامعلي محمد زاده بود.
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده