بانک سوژه ایثار و شهادت (49)
قبل از پيروزي انقلاب با محمد مهدي خادم الشريعه همكلاس بودم و با او در فعاليتهاي انقلابي همكاري مي كردم.
سارق آشنا

قبل از پيروزي انقلاب با محمد مهدي خادم الشريعه همكلاس بودم و با او در
فعاليتهاي انقلابي همكاري مي كردم. يكي از دبيرها متوجه كارهاي من شده بود.
او قضيهْ مرا به كلانتري خبر داد و پليس هم مرا همراه فرزند يكي از
روحانيون دستگير كرد. در كيف من تعدادي از اعلاميه هاي امام بود. دلهره و
نگراني از محتويات كيف لحظه اي آرامم نمي گذاشت. در بين راه كه مي رفتيم،‌
ناگهان جواني از راه رسيد و كيف را از دست من بيرون كشيد. مأمور همراه ما
در يك لحظه بر سر دو راهي قرار گرفت كه كيف قاپ را تعقيب كند و يا او را
رها كرده به تحويل دادن ما اكتفا كند. در اين صورت مداركي براي اثبات جرم
ما وجود نداشت. به هر حال راه دوم را برگزيد و ما را تحويل كلانتري داد. بر
خلاف انتظار ما، افسر نگهبان يكي از عناصر انقلابي بود. او براي حفظ ظاهر
در مقابل آن مأمور،‌شديداً ما را مورد بازخواست قرارداد. اما پس از خروج
مأمور از اتاق، دليل اين نوع برخوردش را توضيح داد و از ما خواست يك هفته
اي به مدرسه نرويم تا تصور شود ما بازداشت شده ايم،‌در ضمن او ما را به
مراقبت بيشتر از اعلاميه هاي حضرت امام توصيه نمود. پس از آزادي، ‌خادم
الشريعه را ديدم كه بيرون كلانتري منتظر ماست. از من پرسيد نترسيد؟
گفتم:«نه» و بعد فهميدم كه آن فردي كه كيف را از دستم قاپيد به سفارش خادم
الشريعه اين كار ار كرده بود تا ما از مخمصه نجات پيدا كنيم.
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده