چهارشنبه, ۰۴ دی ۱۳۸۷ ساعت ۱۱:۴۳
زماني كه سردبير مجله ي رشد نوجوان بودم، يك روز، با يكي از دوستان بسيار عزيزي كه مسئوليتي فرهنگي در يكي از ارگان ها را داشت تلفني صحبت مي كردم. حرف رسيد به اين كه كجايي و چكار مي كني و اين حرف ها و ايشان پرسيد: «هنوز هم در رشد نوجوان هستي؟!» گفتم: «بله، 10 سالي مي شود كه در رشد نوجوان هستم.» گفت: «انشاءالله پيشرفت مي كني و مي روي رشد جوان و رشد معلم و...!!» هنوز هم نمي دانم كه آن دوست عزيز من، اين جمله را جدي گفت يا خواست با من شوخي كرده باشد! اما حالا كه قرار است اين مقاله را بنويسم، نهايت استفاده را از آن حرف مي كنم و مي گويم كه نگاه اينچنيني به ادبيات كودك و نوجوان و يا به تعبيري نگاه اينچنيني به كار كردن در زمينه هاي فرهنگي براي كودكان و نوجوانان، نگاه بسيار بسيار خطرناكي است. اين كه ما، كار كردن براي كودكان و نوجوانان را كم اهميت بدانيم و يا اين كه بيشتر همت خود را براي بزرگترها بگذاريم و سهم كمي ـ حتي كم تري ـ به مخاطبان كودك و نوجوان بدهيم، بسيار دور از انصاف و عدالت است.

اتفاقي كه به نظرم متاسفانه ـ حداقل در سال 1386 كه موضوع اصلي بحث ماست ـ در زمينه ي چاپ كتاب با موضوع ادبيات مقاومت براي كودكان و نوجوانان افتاده است.
با يك نگاه اجمالي به مجموعه ي كتاب هايي كه مورد بررسي قرار گرفت، احساس بنده اين بود كه در اين سال، «ادبيات مقاومت براي كودكان و نوجوانان»، بسيار نحيف و كوچك شده است. علاوه بر اين، در كتابسازي هم بسيار ضعيف عمل شده است.
در مورد لزوم پرداختن به ادبيات جنگ و يا به تعبيري ادبيات مقاومت براي مخاطبان كودك و نوجوان و اين كه اساساً اين نوع ادبيات مي تواند جايگاهي در ميان انواع ادبي براي اين مخاطب داشته باشد و نحوه ي پرداختن به آن بايد چگونه باشد و... بسيار صحبت شده است. قدر مسلم اين است كه اين نوع ادبيات، يكي از پر طرفدارترين انواع ادبي است كه در جهان شناخته شده است و آثار ماندگاري در اين زمينه براي كودكان و نوجوانان نوشته شده است. اين نوع ادبيات از آنجا كه مالامال از ماجرا و حوادث فوق العاده است مي تواند براي اين مخاطب جذاب باشد. به علاوه، جنگ و دفاع هشت ساله ي مردم ما، به عنوان يك پديده ي هم تاريخي و هم ارزشي، ايجاب مي كند كه ما براي اين نوع ادبيات اهميت ويژه اي قائل شويم. اما آيا براستي توانسته ايم حق اين نوع ادبيات را در حوزه ي ادبيات كودك و نوجوان ادا كنيم؟ يك بررسي اجمالي نشان مي دهد كه كتاب هاي منتشره با موضوع دفاع مقدس براي كودكان و نوجوانان در سال هاي مختلف، صعود و فرودي عجيب داشته است. طبيعي بود كه در سال اول جنگ، در عرصه ي كتاب هاي داستاني، سالي كم رونق باشد. اما يك سال بعد، يكي از پربارترين سالهاي ادبيات داستاني دفاع مقدس، ويژه ي كودكان و نوجوانان بود. اما متاسفانه سالهاي بعد دوباره، سالهاي بي رونقي بود. در سال 1368 انفاق ويژه اي افتاد و آن ورود رزمندگان قلم به دست به عرصه نوشتن داستان بود. ويژگي خوب اين سال، اين بود كه رزمندگاني كه خود از نزديك حوادث جنگ و دفاع مقدس را لمس كرده بودند، با نگاه واقعي تري، حوادث را مي نوشتند.
در سال هاي بعد نيز اين فراز و نشيب ادامه داشت، اما سال 1376 را مي توان نقطه اوج ادبيات دفاع مقدس ويژه كودكان و نوجوانان داشت. كه حدود 49 اثر در اين زمينه منتشر شد و اين فراز و فرود تا حال ادامه دارد.
ذكر اين افت ها و يا رونق ها در سال هاي مختلف در اين مطلب نمي گنجد. موضوع مورد بحث، كتابهاي منتشره در سال 1386 است كه به نظر مي رسد سال بسيار كم رونقي در اين زمينه است. چاپ حدود 12 يا 13 عنوان كتاب داستان در رده ي سني كودك و نوجوان، آن هم اغلب توسط ناشران دولتي، نمي تواند اتفاق خوشايندي در اين زمينه باشد. شايد با ذكر اين مقدمه سوالي به ذهن برسد و آن اين كه مگر كميت كتاب ها مي تواند ملاك و معيار پويايي كار در اين زمينه باشد؟ پاسخ اين است كه قطعا اين گونه نيست. اما به هر حال، يكي از دلايل توجه ناشران و نويسندگان در زمينه ي چاپ و تاليف كتابهايي از اين دست، تعداد عناوين كتاب ها مي تواند باشد. البته بحث ما در اين مطلب بررسي كلي همين عناوين كتاب هاست از حيث موضوع و سوژه و امور هنري و.....
در مجموع، در همان بررسي اوليه ي كتاب هايي كه با موضوع دفاع مقدس در سال 1386 براي كودكان و نوجوانان نوشته شده، موارد زير قابل توجه است:
1. سوژه هاي تكراري و عدم خلاقيت در ارائه ي قالب و فرم هاي جديد و نو
بدون تعارف، پرداختن به موضوع ادبيات جنگ و يا ادبيات مقاومت براي گروه سني كودك و نوجوان، بسيار سخت است. نويسنده ي موفق و خلاق، كسي است كه بتواند از مجموعه ي حوادث خشن و گاه دو راز تصور نبرد، سوژه هاي بسيار زيبايي را انتخاب و در قالبي زيبا به مخاطب خود ارائه كند. ارائه ي مضاميني مثل ايثار، شهادت، فداكاري، دلاوري و شجاعت و... براي اين گروه از مخاطبان، ظرافتي بسيار هنرمندانه را مي طلبد كه اگر اين اتفاق بيافتد، شاهد خلق آثار ماندگاري خواهيم بود.
به نظر نگارنده، اكنون بعد از گذشت سال ها از دوران دفاع مقدس، زمان آن رسيده است كه نويسندگان اين عرصه، از قالب هاي كاملاً كليشه اي و شعاري و تكراري خارج شوند. در سال هاي گذشته، بعضاً شاهد اين جور قالب شكني هاي كليشه اي و تكراري بوده ايم، اما اين، كافي نيست. حداقل اين است كه ديگر به قالب هاي گذشته برنگرديم. داستاني كه نويسنده، در آن به صورت كاملاً مستقيم شعار مي دهد و سخنراني مي كند نمي تواند مخاطب باهوش امروزي را جذب خود كند. امروز، نويسندگان عرصه ي دفاع مقدس، دسترسي به منابع و سوژه هاي بسيار خوبي دارند كه هركدام، مي تواند دستمايه ي نوشتن يك داستان زيبا و ماندگار شود. شعارزدگي و مستقيم گويي، نه تنها مخاطب را جذب نمي كند، بلكه نوعي دلزدگي را در ميان اين مخاطبان ايجاد مي كند كه عملاً تاثيري منفي به روي آنان دارد.
در ميان همين تعداد محدود كتاب، بعضي از كتاب هاي داستاني وجود داشت كه اگر تاريخ نشر آن را نمي ديديم، گمان مي كرديم كه حداقل 20 سال قبل و در اوايل شكل گيري اين نوع ادبيات در ايران نوشته شده است!
2. بي توجهي به زيبايي نثر و نوع نوشتن براي كودكان.
از ضروريات يك كتاب خوب داستاني اين است كه نثري را انتخاب كند كه مناسب سن مخاطب خود باشد. شايد يكي از دلايل عدم جذابيت بعضي از اين كتاب ها بي توجهي به نوع نثر مناسب گروه سني كودك باشد. شايد حتي اگر سوژه اي مناسب هم باشد، در سايه ي ضعف تاليف گم شود. متاسفانه در بعضي از اين كتاب ها، ابتدايي ترين اصول نگارش رعايت نشده است. حتماً بايد در مجموعه ي تشكيلات يك انتشارات، گروه ويراستاري وجود داشته باشد كه حداقل ظاهر نوشته ها را مرتب كنند!
3. عدم پرداختن به سوژه هاي ناب و جديد و تازه و جذاب
همچنان كه گفته شد، براي نوشتن داستان براي مخاطبان كودك و نوجوان، بايد ذهن تا حد ممكن دنبال ظرافت كاري باشد. هر سوژه اي براي مخاطبان از اين گروه سني نمي تواند مناسب باشد. تاريخ 8 ساله ي دفاع مقدس ملت ايران، پر از انواع و اقسام حوادث و سوژه هايي است كه مي تواند براي اين گروه سني بيان شود. ماجراهايي مثل اتفاقات ويژه، شجاعت و دلاوري فوق تصور رزمندگان، مسايل عاطفي پشت جبهه و... كه هر كدام مي تواند بسيار جذاب و خواندني باشد. ضمن اين كه تمام سوژه ها نبايد الزاماً درباره ي حوادث جنگ باشد. حواشي نبرد هم مي تواند براي مخاطب، جذاب باشد.
عمده ي سوژه هاي كتاب هاي داستاني سال 1386 به صورت مستقيم از حوادث نبرد انتخاب شده است.
4. ضعف شديد تصويرسازي
نكته ي عجيب در مورد كتاب هاي سال 1386 ضعف بسيار شديد است كه در تصويرسازي ها به چشم مي خورد. بنده، خوب يادم هست، زماني كه در سال 1362 وارد مجلات رشد شدم، تصويرسازان قصه هاي كودك و نوجوان خيلي محدود بودند. امروزه، بعد از گذشت اين همه سال، از لحاظ كميت و كيفيت، در زمينه ي تصويرسازي براي كودكان و نوجوانان پيشرفتي غيرقابل انكار داشته ايم. اما عجيب است كه يك نوع بي سليقگي در تصويرگري اين كتاب ها به چشم مي خورد. اتفاقاً تصويرسازي خوب، مي تواند در جذب مخاطب براي خريد و مطالعه ي كتاب بسيار موثر باشد. اتفاقي كه در كتاب هاي اين دوره، به ندرت شاهد آن هستيم. استفاده از تصاوير تاريك، خشن و اغلب بسيار مستقيم و كليشه اي و فاقد خلاقيت و رنگ آميزي زيبا، حالتي ابتدايي و غيرجذاب به بعضي از كتاب ها داده است. در صورتي كه براي اين گروه سني، تصويرسازي، مي تواند مكمل متن باشد كه متاسفانه اين طور نيست.
5. عدم استفاده از قالب طنز براي ارائه غير مستقيم مفاهيم و ارزش هاي دفاع مقدس به مخاطبان كودك و نوجوان.
شايد يكي از قالب هاي بسيار جذاب براي اين گروه از مخاطبين، استفاده ماهرانه و خوب از عنصر طنز براي نوشتن قصه هايي با محور ادبيات مقاومت باشد. خاصيت طنز، جذاب بودن آن است. در دوران دفاع مقدس، در كنار تمام سختي ها و رنج ها و زحمات بسيار طاقت فرسا، اتفاقات جالب و طنزآميزي هم وجود داشت كه مي تواند دستمايه ي نوشتن داستان براي كودكان و نوجوانان شود. اصولاً روحيه ي رزمندگان اسلام در دوران دفاع مقدس به گونه اي بود كه دشمن را خوار و زبون مي دانستند و حتي در سخت ترين شرايط، با هم شوخي و مزاح مي كردند.
بيان طنزآميز داستان ها و قصه ها به خودي خود مي تواند براي مخاطب جذاب باشد كه متاسفانه در اين سال، جز يك كتاب كه تا حدي خواسته به اين قالب نزديك شود، كتاب ديگري وجود ندارد.
6. كتابسازي
از جمله زيبايي هاي يك كتاب داستان براي مخاطب كودك و نوجوان، نوع كتابسازي است. از قديم الايام، رسم اين بود، كه تا، نام داستان كودك به ميان مي آيد، فوراً قطع خشتي به ذهن مي رسد. البته قطع خوبي است و لابد كارشناسي هم شده هست. اما آيا نمي توان در كتابسازي ها هم مثل قالب و فرم فضاها، نوآوري بيشتري به خرج داد؟ آيا نمي توان سراغ كتابسازي هاي متنوع تري هم رفت؟
هر سال در نمايشگاه هاي مختلفي كه در كشورهاي مختلف برگزار مي شود، نمونه هاي جديدي از كتاب هاي كودكان و نوجوانان عرضه مي شود كه مي تواند الگوي خوبي براي چاپ كتاب هاي ما نيز باشد. استفاده از جلد و كاغذ داخل نامرغوب از زيبايي كتاب، بسيار مي كاهد. در اين دوره، كتاب ويژه اي از اين نظر وجود نداشت. كتاب هاي كودك كه تقريباً همگي خشتي و يك شكل بود و كتاب هاي نوجوان هم از اين نظر، چنگي به دل نمي زد.
7. سيطره ي ناشران دولتي
نمي دانم آيا اين موضوع كه متولي چاپ و انتشار كتاب هايي با موضوع دفاع مقدس در اين دوره، ناشران دولتي هستند مي تواند يك خوبي تلقي شود يا نه؟! اما آنچه كه به ذهن مي رسد اين است كه با اين كار، ممكن است، اين كتاب ها را به سمت سفارش نويسي پيش ببرد. ناشران خصوصي، چرا اين قدر كم تعداد وارد اين عرصه شده اند؟! آيا بهتر نيست كه مراكز دولتي كه در اين زمينه كار مي كنند، به جاي اين كه مستقيم وارد اين عرصه شوند، نقش حمايتي از ديگر ناشران را به عهده بگيرند؟
آيا بهتر نيست كه اينگونه مراكز با برنامه ريزي جدي، ناشران مختلف خصوصي را بخواهند و از مشكلات آنها با خبر شوند و با حمايت از آنها، رونقي دوباره به اين نوع ادبيات بدهند؟!
چرا بايد فلان ناشري كه در سال آن همه كتاب ـ البته با حمايت وزارت ارشاد ـ چاپ مي كند، حتي يك عنوان كتاب زيبا در ويترين خود با موضوع دفاع مقدس براي كودكان نداشته باشد؟ به راستي مشكل كجاست؟!
به دور از هر گونه جانبداري، به واقع دفاع 8 ساله ي ملت ايران نقطه ي عطفي در تاريخ اين سرزمين محسوب مي شود. پس حق اين ها تلاش و فداكاري چرا در زمينه ي قصه هاي ادبيات دفاع مقدس ادا نمي شود؟!
حتماً نويسنده ها و ناشرها هم در اين زمينه، حرف هاي زيادي دارند كه بايد حتماً مورد توجه قرار بگيرد. مبادا آرام آرام ادبيات مقاومت فقط منحصر به ناشران دولتي و كارهاي سفارشي شود!
8. رسيديم به خوب ها!
آنچه گفتيم، ايرادها و كمبودها و كاستي هايي بود كه به نظر ما رسيد؛ اما خوب هايي هم بودند كه قابل تقدير و انتخاب بودند. هم در بخش كودك و هم در بخش نوجوان. هر جا كه نويسنده، از قالب هاي كليشه اي خارج شده، كار در خور توجه و زيبا شده است.
در بخش نوجوان، كتاب كاش كمي بزرگ تر بودم، نوشته ي آقاي اكبر صحرايي روايتي بسيار ساده و روان و صميمي دارد. از شعار زدگي خبري نيست و داستان با رواني منطقي و عادي ـ و نه غير قابل باور ـ پيش مي رود. از حوادث و يا شخصيت هاي اضافي و غير ضروري خبر نيست و در حين حال، شرحي است زيبا و واقعي از فضاي دفاع مقدس كه به نظر هيئت داوران، به عنوان بهترين انتخاب شد.
همچنين در بخش كودك، كتاب نوشته هاي زميني، نوشته ي آقاي مسلم ناصري تا حدي به جهت سادگي بيان و نثر ساده و بي تكلف و همچنين پرداختن هنرمندانه به موضوعي غير مستقيم از جنگ و دفاع مقدس، توانست به عنوان بهترين دست يابد.
سخن آخر اين كه ادبيات دفاع مقدس در حوزه ي مخاطبان كودك و نوجوان، نياز به بالندگي و پويايي دارد. حق مسلم اين نسل دوست داشتني است كه در مورد جنگي كهبه مردم اين سرزمين تحميل شد و دفاع مقدسي كه صورت گرفت بداند. نكند به جايي برسيم كه كودكان و نوجوانان ما از كوچه ها و خيابان ها و اتوبان هايي كه به نام مقدس شهيدان بزرگمان تزئين شده، عبور كنند، اما هيچ كدام را نشناسند.
اين كار همتي بلند مي خواهد كه دالبته از قلم هنرمندان پرتوان اين كشور برمي آيد.
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده